جوزف کینگ فنو مانسفیلد ( ۲۲ دسامبر ۱۰۸۳ - درگذشت ۱۸ سپتامبر ۱۸۶۲ ) از افسران ارتش ایالات متحده و از فرماندهان ارتش اتحادیه در جنگ داخلی آمریکا بوده است. وی علاوه بر حرفه نظامی، مهندس راه و ساختمان بود. وی در طول جنگ داخلی به عنوان یکی از مسن ترین فرماندهان در ارتش اتحادیه حضور داشت. وی در طی نبرد آنتی تام در روز ۱۷ سپتامبر ۱۸۶۲ فرمانده لشکر دوزادهم ارتش اتحادیه بود که بر اثر اصابت گلوله زخمی و فردای آن روز جان سپرد.
جوزف مانسفیلد در ۲۲ دسامبر ۱۸۰۳ در نیوهیون، واقع در ایالت کنتیکت زاده شد. خانواده وی یکی از نخستین مهاجران و مستعمره نشینان آمریکا بودند. وی برادر زاده سرهنگ جیرد مانسفیلد، نخستین استاد فلسفه طبیعی و تجربی در آکادمی نظامی آمریکا بود. خود وی نیز در سال ۱۸۲۲ از وست پوینت فارغ التحصیل شد. [ ۱] مانسسفیلد با درجه ستوان دومی به گردان مهندسی پیوست که در حال ساخت استحکامات و سنگربندی در کرانه های جنوبی شرقی آمریکا بود. وی در ساخت و برپاکردن استحکامات دفاعی مانند قلعه پولاسکی در جورجیا حضور داشت؛ و تا پیش از آغاز جنگ آمریکا و مکزیک در آن قلعه مشغول خدمت شد. [ ۲] با آغاز جنگ مکزیک، مانسفیلد به عنوان سرمهندس سرهنگ زکریا تیلور ( رئیس جمهور آینده آمریکا ) خدمت کرد. وی در سال ۱۸۴۶ در طی نبرد مونتری از ناحیه پا زخمی شد. پس از آن مانسفیلد تا ۲۸ می ۱۸۵۳ سرپرستی مهندسان مرزی و دفاعی در سواحل آتلانتیک و پاسفیک را برعهده داشت. تا اینکه از سوی وزارت دفاع به عنوان خدماتی که در جنگ مکزیک انجام داده بودپس از پایان نبرد ترفیع یافت و به عنوان بازرس کل ارتش منصوب شد. [ ۳]
جایگاه تازه ای که در ارتش بدست آورده بود موجب شد تا به نقاط مختلف کشور سفر کند. واپسین بازدید و سرکشی وی پیش از آغاز جنگ داخلی در تگزاس بود و در بازدید خود بحران های سیاسی و اجتماعی بسیاری را احساس کرد و پیش بینی شورش قریب الوقوع را کرده بود. وی بی درنگ آنچه را که در تگزاس دیده بود به صورت یک گزارش به واشنگتن فرستاد و در آن نامه نگرانی های خود دربارهٔ نفوذ و اقتدار دولت محلی جهت جلوگیری از یک فاجعه ملی مورد تردید قرار داد. [ ۴]
با آغاز جنگ داخلی، مانسفیلد فرماندهی نیروهای پایتخت در واشینگتن را برعهده گرفت و با موفقیت به تقویت توان دفاعی پایتخت پرداخت. پس از فروپاشی ارتش ( ناشی از پیوستن افسران جنوبی به کنفدراسیون ) و سازماندهی دوباره، وی به فرماندهی یک تیپ در بخش نظامی ویرجینیا منصوب شد و پس از آن نیز پس از چند جابجایی در ارتش به فرماندهی لشکر دوازدهم ارتش پوتوماک برگزیده شد. وی با ۵۹ سال یکی از مسن ترین و با تجربه ترین فرماندهان ارتش پوتوماک بشمار می رفت. اما با وجود این فرماندهی در چنین سطحی برای او یک تجربه تازه بود. تنها چهار روز پس از برعهده گرفتن منصب تازه اش، عملیات مریلند و متعاقب آن نبرد آنتی تام به وقوع پیوست و سرلشکر مانسفیلد به عنوان فرمانده لشکر دوازدهم پوتوماک در این نبرد حضور یافت. باوجود چهل سال سابقه در ارتش، وی تجربه و حضور چشمگیری در جنگ داخلی نداشت. در روز ۱۷ سپتامبر هنگامی که لشکر یکم اتحادیه به فرماندهی ژوزف هوکر بواسطه زدوخورد با جناح چپ ارتش کنفدراسیون از هم پاشیده شده بود به ژنرال مانسفیلد فرمان داده شد تا یک حمله جهت پشتیبانی از نیروهای اتحادیه در حال درگیری را انجام دهد. در تمام زمان پیشروی نیروهایش در میدان نبرد با آتش شدید توپخانه دشمن روبرو شدند. ژنرال مانسفیلد برای جلوگیری از تلفات بیشتر بی درنگ فرمان داد تا نیروهایش در یک ستون پیشروی کنند. برخی از افسران زیردست وی بازگو کرده بودند که وی در طول نبرد دستپاچه و آشفته بنظر می رسید و پی در پی فرمان های خود را لغو می کرد. اما از سویی دیگر هنگامی که ژنرال مانسفیلد با آن موها و ریش های بلندش پیشاپیش سربازان شمشیرش را در هوا تکان میداد برای بسیاری از سربازان تازه به خدمت گرفته شده حضورش موجب دلگرمی و نمایشی هیجان انگیزی بود. [ ۵] [ ۶]
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفجوزف مانسفیلد در ۲۲ دسامبر ۱۸۰۳ در نیوهیون، واقع در ایالت کنتیکت زاده شد. خانواده وی یکی از نخستین مهاجران و مستعمره نشینان آمریکا بودند. وی برادر زاده سرهنگ جیرد مانسفیلد، نخستین استاد فلسفه طبیعی و تجربی در آکادمی نظامی آمریکا بود. خود وی نیز در سال ۱۸۲۲ از وست پوینت فارغ التحصیل شد. [ ۱] مانسسفیلد با درجه ستوان دومی به گردان مهندسی پیوست که در حال ساخت استحکامات و سنگربندی در کرانه های جنوبی شرقی آمریکا بود. وی در ساخت و برپاکردن استحکامات دفاعی مانند قلعه پولاسکی در جورجیا حضور داشت؛ و تا پیش از آغاز جنگ آمریکا و مکزیک در آن قلعه مشغول خدمت شد. [ ۲] با آغاز جنگ مکزیک، مانسفیلد به عنوان سرمهندس سرهنگ زکریا تیلور ( رئیس جمهور آینده آمریکا ) خدمت کرد. وی در سال ۱۸۴۶ در طی نبرد مونتری از ناحیه پا زخمی شد. پس از آن مانسفیلد تا ۲۸ می ۱۸۵۳ سرپرستی مهندسان مرزی و دفاعی در سواحل آتلانتیک و پاسفیک را برعهده داشت. تا اینکه از سوی وزارت دفاع به عنوان خدماتی که در جنگ مکزیک انجام داده بودپس از پایان نبرد ترفیع یافت و به عنوان بازرس کل ارتش منصوب شد. [ ۳]
جایگاه تازه ای که در ارتش بدست آورده بود موجب شد تا به نقاط مختلف کشور سفر کند. واپسین بازدید و سرکشی وی پیش از آغاز جنگ داخلی در تگزاس بود و در بازدید خود بحران های سیاسی و اجتماعی بسیاری را احساس کرد و پیش بینی شورش قریب الوقوع را کرده بود. وی بی درنگ آنچه را که در تگزاس دیده بود به صورت یک گزارش به واشنگتن فرستاد و در آن نامه نگرانی های خود دربارهٔ نفوذ و اقتدار دولت محلی جهت جلوگیری از یک فاجعه ملی مورد تردید قرار داد. [ ۴]
با آغاز جنگ داخلی، مانسفیلد فرماندهی نیروهای پایتخت در واشینگتن را برعهده گرفت و با موفقیت به تقویت توان دفاعی پایتخت پرداخت. پس از فروپاشی ارتش ( ناشی از پیوستن افسران جنوبی به کنفدراسیون ) و سازماندهی دوباره، وی به فرماندهی یک تیپ در بخش نظامی ویرجینیا منصوب شد و پس از آن نیز پس از چند جابجایی در ارتش به فرماندهی لشکر دوازدهم ارتش پوتوماک برگزیده شد. وی با ۵۹ سال یکی از مسن ترین و با تجربه ترین فرماندهان ارتش پوتوماک بشمار می رفت. اما با وجود این فرماندهی در چنین سطحی برای او یک تجربه تازه بود. تنها چهار روز پس از برعهده گرفتن منصب تازه اش، عملیات مریلند و متعاقب آن نبرد آنتی تام به وقوع پیوست و سرلشکر مانسفیلد به عنوان فرمانده لشکر دوازدهم پوتوماک در این نبرد حضور یافت. باوجود چهل سال سابقه در ارتش، وی تجربه و حضور چشمگیری در جنگ داخلی نداشت. در روز ۱۷ سپتامبر هنگامی که لشکر یکم اتحادیه به فرماندهی ژوزف هوکر بواسطه زدوخورد با جناح چپ ارتش کنفدراسیون از هم پاشیده شده بود به ژنرال مانسفیلد فرمان داده شد تا یک حمله جهت پشتیبانی از نیروهای اتحادیه در حال درگیری را انجام دهد. در تمام زمان پیشروی نیروهایش در میدان نبرد با آتش شدید توپخانه دشمن روبرو شدند. ژنرال مانسفیلد برای جلوگیری از تلفات بیشتر بی درنگ فرمان داد تا نیروهایش در یک ستون پیشروی کنند. برخی از افسران زیردست وی بازگو کرده بودند که وی در طول نبرد دستپاچه و آشفته بنظر می رسید و پی در پی فرمان های خود را لغو می کرد. اما از سویی دیگر هنگامی که ژنرال مانسفیلد با آن موها و ریش های بلندش پیشاپیش سربازان شمشیرش را در هوا تکان میداد برای بسیاری از سربازان تازه به خدمت گرفته شده حضورش موجب دلگرمی و نمایشی هیجان انگیزی بود. [ ۵] [ ۶]
wiki: جوزف مانسفیلد