جوزغند

لغت نامه دهخدا

جوزغند. [ ج َ / جُو غ َ ] ( اِ مرکب ) جوزاغند. گوزآگند. هلو یا شفتالوی خشک کرده که مغز گردو در میان آن آکنده باشند. ( فرهنگ فارسی معین ). رجوع به جوزاغند و جوزاکند شود.

فرهنگ فارسی

( اسم ) هلو یا شفتالوی خشک کرده که مغز گردو در میان آن آکنده باشند جوز آگند جوزغند.

فرهنگ معین

(غَ ) (اِمر. ) جوزاغند.

فرهنگ عمید

هلو یا شفتالوی خشک کرده که درون آن را با مغز جوز پر کرده باشند.

پیشنهاد کاربران

بپرس