جوزبوا

لغت نامه دهخدا

جوزبوا. [ ج َ /جُو ب ُوْ وا ] ( اِ مرکب ) معرب جوز بویا. ( فرهنگ فارسی معین ). جوزبویه. جوزالقی ٔ. بار درختی است مخصوص ببلاد یمن و هند و آنرا بهندی مین پهل ( جلی پهل ) گویند. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ) ( آنندراج ). زودشکن و نازک پوست و خوشبوست و بهترین آن قرمز پوست سیاه آنست.

فرهنگ فارسی

( اسم ) گیاهی از تیر. بسباسه ها که درختی است دو پایه بارتفاع ۸ تا ۱٠ متر و دارای برگهای دایمی و کامل و پایا و ساده و متناوب و بیضوی و نوک تیز و بدون گوشوارک و نسبتا ضخیم و چرمی برنگ سبز تیره با رگبرگهای شانه یی است . این گیاه بطور وحشی در جزایر ملوک میروید جوزالطیب بسباسه .

پیشنهاد کاربران

بپرس