جوز ارقم

لغت نامه دهخدا

جوز ارقم. [ ج َ / جُو زِ اَ ق َ ] ( ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) بیخ گیاهی است مستدیر بقدر گردکانی و سفید و مصمت و زودشکن و در طعم شبیه به شاه بلوط و بااندک تندی و چون خشک شود از آن پوست رقیقی سیاه ظاهر میشود و ساق گیاه او باریک و مستدیر و زیاده بر ذرعی و مجوف و خشن و اغبر و گلش شبیه به قبه شبت و سفید و تخمش بسیار باریک و تندمزه و برگش شبیه ببرگ زردک و در مزارع و جبال میروید و در دوم گرم و خشک و مخدر و مسکر و مفتت حصاة و مخرج کرم معده خصوصاً چون با آب حسک مطبوخ بنوشند، و نانی که از او ترتیب دهندبغایت منوّم و ضماد او محلل اورام بلغمی ساق است دریک شب و مجرب دانسته اند و قدر شربتش تا دو مثقال و مصلحش در تخدیر شیر تازه است. ( تحفه حکیم مؤمن ).

فرهنگ فارسی

بیخ گیاهی است مستدیر بقدر گردکانی و سفید و مصمت و زود شکن و در طعم شبیه بشاه بلوط و بانکدی و چون خشک شود از آن پوست رقیقی سیاه ظاهر میشود .

پیشنهاد کاربران

بپرس