جوروگومو ( ژاپنی: 絡新婦, هپبورن: じょろうぐも؟ ) نوعی یوکای به شکل عنکبوت، و موجودی در فولکلور ژاپنی است. در کتاب گازو هیاکی یاکو اثر توری یاما سکیئن، آن را به شکل یک زن عنکبوتی در حال کنترل عنکبوت های کوچک آتش افزون به تصویر کشیده است.
جوروگومو هم به صورت عنکبوت و هم یوکای در انزوا زندگی می کند. در افسانه ها زمانی که عنکبوت گردباف طلایی ۴۰۰ ساله شود، قدرت جادویی پیدا می کند و شروع به تغدیه از انسان ها به جای حشرات می کند. جوروگومو لانهٔ خود را در غارها، جنگل ها، یا خانه های خالی از سکنه در شهرها می سازد. آن ها با داشتن هوشی زیرکانه و بسیار بی رحم، انسان ها را چیزی جز طعمه ای برای تغذیه نمی بینند. آن ها تغییرشکل دهندگان ماهری هستند که معمولاً در هیبت زنانی جوان، جذاب و فریبنده، و به طور حیرت آوری زیبا ظاهر می شوند. طعمهٔ مورد علاقه آن ها مردان جوان و خوش تیبی است که به دنبال عشق هستند. زمانی که جوروگومو مرد مورد نظرش را نشان می کند، او را اغوا و با وعده به خانه اش می کشاند و او دیگر هرگز دیده نخواهد شد. تارهای ابریشمی آن ها به اندازه ای قوی است که یک مرد بالغ را به دام می اندازد تا نتواند فرار کند. آن ها همچنین دارای زهر قدرتمندی هستند که می تواند فردی را روز به روز و به آرامی ضعیف کند و به آن ها این اجازه را می دهد که از مرگ طولانی و زجرآور قربانی خود لذت ببرند. جوروگومو قادر به کنترل عنکبوت های کوچکتر است، و حتی از عنکبوت های آتش افزون برای سوزاندن خانه های هر دشمن مشکوکی استفاده می کند. [ ۱]
افسانهٔ آن در کنار آبشار جورن ایزو، نزدیکی استان شیزوئوکا آغاز می شود، جایی که در یکی از روزها یک مرد کارگر پس از یک روز کاری طولانی در کنار آبشار به استراحت مشغول است. جوروگومو مرد را در حالی که خوابیده بود به دام می اندازد. وقتی مرد از خواب بیدار شد، تارهایی که دور پاهایش پیچیده شده بود را به دور درختی نزدیک پیچید. لحظه ای بعد، وقتی دید که درخت تنومند بی رحمانه از ریشه کنده شده و به داخل آب کشیده شد، شکه می شود. مرد کارگر خبر موجود خطرناکی را که در کنار آبشار زندگی می کرد را پخش کرد و این افسانه به سرعت در بین مردم محلی دست به دست شد. پس از این ماجرا مردم روستا جرأت نزدیک شدن به آبشار را نداشتند. این افسانه برای سال ها ادامه پیدا کرد تا زمانی که یک چوب بر که از افسانه بی خبر بود از این مکان برای بریدن درخت بازدید کرد و به طور اتفاقی تبرش درون آب افتاد، زمانی که جوروگومو ( که خود را به شکل دوشیزه ای جوان و بسیار زیبا درآورده بود ) تبر را به او برگرداند، چوب بر شیفته اش شد. کمی پس از ناپدید شدن چوب بر، یکبار دیگر شایعه افسانهٔ عنکبوت آدم خوار یوکای در بین مردم پخش شد. [ ۲]
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفجوروگومو هم به صورت عنکبوت و هم یوکای در انزوا زندگی می کند. در افسانه ها زمانی که عنکبوت گردباف طلایی ۴۰۰ ساله شود، قدرت جادویی پیدا می کند و شروع به تغدیه از انسان ها به جای حشرات می کند. جوروگومو لانهٔ خود را در غارها، جنگل ها، یا خانه های خالی از سکنه در شهرها می سازد. آن ها با داشتن هوشی زیرکانه و بسیار بی رحم، انسان ها را چیزی جز طعمه ای برای تغذیه نمی بینند. آن ها تغییرشکل دهندگان ماهری هستند که معمولاً در هیبت زنانی جوان، جذاب و فریبنده، و به طور حیرت آوری زیبا ظاهر می شوند. طعمهٔ مورد علاقه آن ها مردان جوان و خوش تیبی است که به دنبال عشق هستند. زمانی که جوروگومو مرد مورد نظرش را نشان می کند، او را اغوا و با وعده به خانه اش می کشاند و او دیگر هرگز دیده نخواهد شد. تارهای ابریشمی آن ها به اندازه ای قوی است که یک مرد بالغ را به دام می اندازد تا نتواند فرار کند. آن ها همچنین دارای زهر قدرتمندی هستند که می تواند فردی را روز به روز و به آرامی ضعیف کند و به آن ها این اجازه را می دهد که از مرگ طولانی و زجرآور قربانی خود لذت ببرند. جوروگومو قادر به کنترل عنکبوت های کوچکتر است، و حتی از عنکبوت های آتش افزون برای سوزاندن خانه های هر دشمن مشکوکی استفاده می کند. [ ۱]
افسانهٔ آن در کنار آبشار جورن ایزو، نزدیکی استان شیزوئوکا آغاز می شود، جایی که در یکی از روزها یک مرد کارگر پس از یک روز کاری طولانی در کنار آبشار به استراحت مشغول است. جوروگومو مرد را در حالی که خوابیده بود به دام می اندازد. وقتی مرد از خواب بیدار شد، تارهایی که دور پاهایش پیچیده شده بود را به دور درختی نزدیک پیچید. لحظه ای بعد، وقتی دید که درخت تنومند بی رحمانه از ریشه کنده شده و به داخل آب کشیده شد، شکه می شود. مرد کارگر خبر موجود خطرناکی را که در کنار آبشار زندگی می کرد را پخش کرد و این افسانه به سرعت در بین مردم محلی دست به دست شد. پس از این ماجرا مردم روستا جرأت نزدیک شدن به آبشار را نداشتند. این افسانه برای سال ها ادامه پیدا کرد تا زمانی که یک چوب بر که از افسانه بی خبر بود از این مکان برای بریدن درخت بازدید کرد و به طور اتفاقی تبرش درون آب افتاد، زمانی که جوروگومو ( که خود را به شکل دوشیزه ای جوان و بسیار زیبا درآورده بود ) تبر را به او برگرداند، چوب بر شیفته اش شد. کمی پس از ناپدید شدن چوب بر، یکبار دیگر شایعه افسانهٔ عنکبوت آدم خوار یوکای در بین مردم پخش شد. [ ۲]
wiki: جوروگومو