جورواجور

/jurvAjur/

معنی انگلیسی:
inconstant, miscellaneous, mixed, mixed bag, spotty, assorted, diverse, motley, odd, random, variant

لغت نامه دهخدا

جورواجور. [ وا ] ( ص مرکب ) در تداول ، گوناگون. جوراجور. متنوع. مختلف.

فرهنگ فارسی

درتداول گوناگون متنوع مختلف

فرهنگ عمید

دارای شکل های مختلف، گوناگون.

مترادف ها

variety (اسم)
نوع، تنوع، گوناگونی، واریته، جورواجور

فارسی به عربی

تشکیلة

پیشنهاد کاربران

متفاوت. متنوع. چند نوع از چیزی. رنگارنگ
متنوع و ناهمگون
بیش از یک جور
جورواجور: [ اصطلاح در تداول عامه]انواع و اقسام . در شکل و قیافه های مختلف.
( ( آیه خندید. "باغ را چادر می زنند. آقای نمی دانم چی چی کلی مجله فرنگی نشان داده با تزئینات جورواجوربرای جشن عروسی. از ترکیه فشفشه های مخصوص آورده که وقت وارد شدن عروس و داماد هوا کنند. " ) )
...
[مشاهده متن کامل]

( ( عادت می کنیم ، زویا پیرزاد ، چاپ 23 ، 1390 ، ص 215. ) )

بپرس