لغت نامه دهخدا
- ماشین جوجه کشی ؛ ماشینی که بوسیله حرارت معین که به تخم بعضی طیور دهد تولید جوجه کند. ( فرهنگ فارسی معین ).
فرهنگ فارسی
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
مترادف ها
جوجه کشی، دوره نهفتگی یا کمون، بر خوابش
فارسی به عربی
پیشنهاد کاربران
و در ادامه صحبت دوستمون اینکه جوجه های نر یک روزه رو زنده زنده با قلب تپنده از بین میبرن چون تخم نمیزارن و مصرف تخم مرغ مارو تامین نمیکنن ، وگن نباشیم اما انسان چرا
جوجه کشی:[ اصطلاح مرغ داری] نگهداری تخم نطفه دار در شرایط مناسب و در مدت زمانی معین به طوری که نطفه ی درونِ تخم تبدیل به جنین شده، مراحل رشد را به طور کامل طی نموده و در آخر تبدیل به جوجه ی کاملِ سر از
... [مشاهده متن کامل]
... [مشاهده متن کامل]
تخم در آورده شود. طول این دوره برای مرغ 21 روز و برای بوقلمون و غاز 28 روز است. این دوره به دو مرحله ی سِتینگ و هَچینگ تقسیم می شود. جوجه کشی به دو روش کلی طبیعی و مصنوعی انجام می گیرد.