جوجه بیرون امدن

مترادف ها

hatch (فعل)
ایجاد کردن، اندیشیدن، تخم گذاشتن، خط انداختن، هاشور زدن، روی تخم نشستن، تخم دادن، جوجه بیرون امدن

فارسی به عربی

فتحة

پیشنهاد کاربران

بپرس