جوبی. [ ج َ ] ( ص نسبی ) منسوب است به جَوب. ( الانساب سمعانی ). رجوع به جوب شود.جوبی. ( ص نسبی ) منسوب به جوب ( جوی ). جویی. || ( اِ ) حقی که بدشتبان بابت زراعت محصولات کنار جوی دهند. ( فرهنگ فارسی معین ).
( صفت ) ۱- منسوب به جوب جویی . ۲- حقی که به دشتبان بابت زراعت محصولات کنار جوی دهند.منسوب به جوب جوی جویی