جوب
/jub/
لغت نامه دهخدا
جوب. [ ج ُ وَ ] ( ع اِ ) ج ِ جَوْبة، و این جمع شاذ است. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ). رجوع به جوبة شود.
فرهنگ فارسی
جمع جوبه و این جمع شاذ است
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
گویش مازنی
دانشنامه اسلامی
[ویکی الکتاب] تکرار در قرآن: ۴۳(بار)
بریدن. اقرب الموارد گوید: و قوم ثمود که سنگها را در درّه بریدند. و خانهها ساختند. جواب را از آن جهت جواب گویند که سخن گوینده با آن قطع و تمام میشود (اقرب الموارد) به عقیده راغب علّت این تسمه آنست که جواب، فضا و فاصله را بریده از دهان گوینده به سمع شنونده میرسد. و چون این سخن شامل سئوال و جواب هر دو است لذا در ذیل آن گفته: لکن مختص بّرد کلام است نه کلام اوّلی. ولی اقرب الموارد مقرون بصحّت است. ، یعنی جواب قوم و سخنی که با آن کلام لوط را قطع کرده و پایان داند آن بود که گفتند: آنها را از شهر خود بیرون کنید. سئوال اگر طلب کلام باشد جواب آن کلام است مثل ، بنا بر آنکه مراد از «اجبیوا» جواب قولی است و اگر طلب فعل باشد. جواب فعلی است مثل مراد آن نیست که لبیّک گوئیم بلکه مراد آن است که به فرموده تو عمل کنیم. تمام موارد استعمال قرآن جز کلمه «جواب» که چهار بار آمده همه در جواب عملی به کار رفته است اجابت را که قبول کردن معنی میکنند در واقع، قطع و پایان دادن به سخن و خواست گوینده است خواه به فعل باشد یا بقول مثل خداوند با اعطاء مطلوب سخن سائل را قطع میکند. راغب گفته: گویند استجابت به معنی اجابت است و حقیقت آن مهیّا شدن در اغلب از اجابت منفکّ نیست، اجابت را استجابت گفتهاند. طبرسی ذیل آیه 186 بقره فرمود: اجابت و استجابت به یک معنی است و از مبّرد نقل میکند که در استجابت معنی اذعان هست و در اجابت نیست. صحاح و اقرب الموارد نیز مثل طبرسی گفتهاند بر کسانی که خدای خود را اجابت کردهاند پاداش نیکی است. «فَلْیَستَجیبوُ الی» یعنی مرا اجابت کنند در این سخن که من نزدیکم و بداعی جواب میدهم معنی آیه: چون بندگان من مرا از تو سئوال کنند بگو: من نزدیکم دعوت داعی را جواب میدهم آنگاه که مرابخواند پس از من این مطلب را قبول کنند و بمن در این باره ایمان آوردند شاید کمال یابند.
بریدن. اقرب الموارد گوید: و قوم ثمود که سنگها را در درّه بریدند. و خانهها ساختند. جواب را از آن جهت جواب گویند که سخن گوینده با آن قطع و تمام میشود (اقرب الموارد) به عقیده راغب علّت این تسمه آنست که جواب، فضا و فاصله را بریده از دهان گوینده به سمع شنونده میرسد. و چون این سخن شامل سئوال و جواب هر دو است لذا در ذیل آن گفته: لکن مختص بّرد کلام است نه کلام اوّلی. ولی اقرب الموارد مقرون بصحّت است. ، یعنی جواب قوم و سخنی که با آن کلام لوط را قطع کرده و پایان داند آن بود که گفتند: آنها را از شهر خود بیرون کنید. سئوال اگر طلب کلام باشد جواب آن کلام است مثل ، بنا بر آنکه مراد از «اجبیوا» جواب قولی است و اگر طلب فعل باشد. جواب فعلی است مثل مراد آن نیست که لبیّک گوئیم بلکه مراد آن است که به فرموده تو عمل کنیم. تمام موارد استعمال قرآن جز کلمه «جواب» که چهار بار آمده همه در جواب عملی به کار رفته است اجابت را که قبول کردن معنی میکنند در واقع، قطع و پایان دادن به سخن و خواست گوینده است خواه به فعل باشد یا بقول مثل خداوند با اعطاء مطلوب سخن سائل را قطع میکند. راغب گفته: گویند استجابت به معنی اجابت است و حقیقت آن مهیّا شدن در اغلب از اجابت منفکّ نیست، اجابت را استجابت گفتهاند. طبرسی ذیل آیه 186 بقره فرمود: اجابت و استجابت به یک معنی است و از مبّرد نقل میکند که در استجابت معنی اذعان هست و در اجابت نیست. صحاح و اقرب الموارد نیز مثل طبرسی گفتهاند بر کسانی که خدای خود را اجابت کردهاند پاداش نیکی است. «فَلْیَستَجیبوُ الی» یعنی مرا اجابت کنند در این سخن که من نزدیکم و بداعی جواب میدهم معنی آیه: چون بندگان من مرا از تو سئوال کنند بگو: من نزدیکم دعوت داعی را جواب میدهم آنگاه که مرابخواند پس از من این مطلب را قبول کنند و بمن در این باره ایمان آوردند شاید کمال یابند.
wikialkb: ریشه_جوب
پیشنهاد کاربران
عامیانه جوی به معنای رود کوچک یا مجرایی که آب را از آن ، جهت مشروب کردن زمین عبور دهند، می شود جوب/jub/ ( لهجه تهرانی ) ، جو/ju/ ( در گویش شهرستان بهاباد جو، استفاده می شود )
ابتدا باید عرض کنم بسیار تاسف بار است که یک واژه مناسب برای street gutter وجود ندارد حتی در منابع تخصصی عمران هم چندین اسم مسخره انتخاب شده که هیچکس قبول ندارد و هر کس یک چیزی میگوید.
دوستان دقیق نمیدانم اما طبق تحقیقات من جوب در عامیانه تا حدودی به آبرو خیابون اشاره دارد و این با فرهنگ معین که آن را هم ارز جوی دانسته در تناقص است. یک بار دیگر مرور کنیم :
... [مشاهده متن کامل]
جوب یا آبرو خیابان یا street gutter برای تخلیه آب در کنار خیابان ها استفاده می شود.
جوی یا ditch مجرایی است که آب را از آن، برای آبیاری زمین ها می گذرانند
جوی طبیعی اما جوب مصنوعی است
پیشنهاد میکنم صفحات انگلیسی این دو مقاله را بازدید بزنید
دوستان دقیق نمیدانم اما طبق تحقیقات من جوب در عامیانه تا حدودی به آبرو خیابون اشاره دارد و این با فرهنگ معین که آن را هم ارز جوی دانسته در تناقص است. یک بار دیگر مرور کنیم :
... [مشاهده متن کامل]
جوب یا آبرو خیابان یا street gutter برای تخلیه آب در کنار خیابان ها استفاده می شود.
جوی یا ditch مجرایی است که آب را از آن، برای آبیاری زمین ها می گذرانند
جوی طبیعی اما جوب مصنوعی است
پیشنهاد میکنم صفحات انگلیسی این دو مقاله را بازدید بزنید