جواهر القران و درره

دانشنامه اسلامی

[ویکی نور] جواهر القرآن و درره. جواهر القرآن و درره نوشته حجة الاسلام ابوحامد محمد بن محمد غزالی(450-505 ق) و به زبان عربی است.ابوحامد فردی فقیه، اصولی، عارف، متکلم،فیلسوف و یکی از دانشوران مشرق زمین است.وی در طابران طوس در خانواده ای فقیر پا به جهان گذاشت.وی در زمینه های مختلف علمی نبوغ سرشاری از خود نشان داد.
«جواهر القرآن» یکی از آثار او در زمینه علوم قرآنی است.وی در این کتاب درصدد برآمده است که تالی قرآن را با عمق معانی قرآن آشنا سازد تا از این راه گوهرهای گرانبها نصیبش شود.غزالی هدف گوهرین قرآن را دعوت بندگان به عبادت یکتا آفریدگار شایسته ستایش دانسته و سور و آیات قرآنی را به 6 نوع تقسیم می کند:
برخی از این آیات به معرفی خداوند(موعو الیه)پرداخته،دسته ای صراط مستقیم را به پویندگان می نمایاند و دسته ای دیگر حال و اصلان به محبوب را بیان می دارد.گروهی هم به بیان حالات اجابت کنندگان دعوت و نیز نافرمانان پرداخته و دسته ای به شرح حالات منکرین و پرده برداشتن از رسوایی های ایشان در مبارزه با حق پرداخته و دسته آخر به چگونگی آبادان ساختن منزلگاهای سلوک و چگونگی برگرفتن توشه و زاد برای پیمودن این مسیر می پردازد.
این اقسام شش گانه؛با فروعاتی که دارند منبع و سرچشمه علوم دینی که به علوم صدف و علوم گوهر منقسم می شوند، می باشد.در این جا نویسنده به دانشهایی که به منزله صدف هستند نظیر علم لغت عرب، علم نحو، علم قرائات و...و مراتب و درجات آنها اشاره می کند و سپس علوم لباب و گوهرها را به دو طبقه سفلی و علیا که هرکدام دارای اقسامی است تقسیم می کند.
غزالی دیگر علوم مانند طب و نجوم و هیئت و...را نیز منبعث از قرآن می داند.

[ویکی فقه] جواهر القرآن و درره (کتاب). «جواهر القرآن و درره» نوشته حجة الاسلام ابو حامد محمد بن محمد غزالی (۴۵۰- ۵۰۵ ق) و به زبان عربی است.
ابو حامد فردی فقیه، اصولی، عارف، متکلم، فیلسوف و یکی از دانشوران مشرق زمین است. وی در طابران طوس در خانواده ای فقیر پا به جهان گذاشت. وی در زمینه های مختلف علمی نبوغ سرشاری از خود نشان داد. «جواهر القرآن» یکی از آثار او در زمینه علوم قرآنی است. وی در این کتاب درصدد برآمده است که تالی قرآن را با عمق معانی قرآن آشنا سازد تا از این راه گوهرهای گرانبها نصیبش شود. غزالی هدف گوهرین قرآن را دعوت بندگان به عبادت یکتا آفریدگار شایسته ستایش دانسته و سور و آیات قرآنی را به ۶ نوع تقسیم می کند: برخی از این آیات به معرفی خداوند (موعو الیه) پرداخته، دسته ای صراط مستقیم را به پویندگان می نمایاند و دسته ای دیگر حال و اصلان به محبوب را بیان می دارد. گروهی هم به بیان حالات اجابت کنندگان دعوت و نیز نافرمانان پرداخته و دسته ای به شرح حالات منکرین و پرده برداشتن از رسوایی های ایشان در مبارزه با حق پرداخته و دسته آخر به چگونگی آبادان ساختن منزلگاهای سلوک و چگونگی برگرفتن توشه و زاد برای پیمودن این مسیر می پردازد. این اقسام شش گانه؛ با فروعاتی که دارند منبع و سرچشمه علوم دینی که به علوم صدف و علوم گوهر منقسم می شوند، می باشد. در این جا نویسنده به دانشهایی که به منزله صدف هستند نظیر علم لغت عرب، علم نحو، علم قرائات و... و مراتب و درجات آنها اشاره می کند و سپس علوم لباب و گوهرها را به دو طبقه سفلی و علیا که هرکدام دارای اقسامی است تقسیم می کند. غزالی دیگر علوم مانند طب و نجوم و هیئت و... را نیز منبعث از قرآن می داند. نویسنده به بیان علت تعبیر قرآن از معانی عالم ملکوت با مثالهای عالم ملک و شهادت پرداخته و راهی که بدان وسیله می توان به ارتباط بین دو عالم مذکور آگاه شد را معرفی می کند. بیان فائده وجود رموز و اشارات در قرآن، چگونگی برتری برخی از آیات بر برخی دیگر، اسرار «فاتحة الکتاب»، علت برابری سوره اخلاص با ثلث قرآن، بیان حال عارفان، معرفی جواهر قرآن و تقسیم لباب قرآن به نمط جواهر و نمط درر- که مراد از اولی تنها در یافتن انوار شناخت از آیات مربوطه و مراد از دومی استقامت ورزیدن در طریق سلوک با بهره گرفتن از آیات مرتبط است، بنابراین آیات دسته اول مربوط به علم و شناخت و آیات دسته دوم مرتبط با عمل است- مطالبی است که در این کتاب بدانها پرداخته شده است.
ساختار کتاب
کتاب دارای یک مقدمه و دو بخش اساسی است: ۱- بخش مقدمات ۲- بخش مقاصد بخش مقدمات خود مشتمل بر ۱۹ فصل و بخش مقاصد دارای دو نمط جواهر و نمط درر و یک فصل می باشد. در نمط جواهر آیات مرتبط با موضوع شناخت و در نمط درر آیات مرتبط با عمل از سور مختلف قرآنی جمع آوری شده است. در پایان کتاب هم فهرست مطالب آن آمده است.
نسخه شناسی
کتاب به قلم حجة الاسلام ابو حامد غزالی نگاشته شده و در قطع وزیری با جلد شومیز در ۱۷۶ صفحه اولین بار در سال ۱۴۰۹ هجری قمری- ۱۹۸۸ میلادی از سوی «دار الکتب العلمیة» بیروت منتشر شده است.

پیشنهاد کاربران

جوهرِ جواهر ؛ گوهرِ گوهرها و دُر دُرها به اختصار برای دوستداران نگاهای نو به آیات وحیانی و مفاهیم کلیدی قرآن ( کُران ) :
انسان در طول تاریخ پیدایش خود روی کره زمین تاکنون و یا به بیانی دیگر از دوران مهد کودک تاریخ اندیشه یا فکر، خیال، تصور و تَوَهُم تا به امروز نتوانسته است بین دو نوع خدای زیر فرق و تمیز قائل شود:
...
[مشاهده متن کامل]

الف - خدای حقیقی و واقعی یعنی اول، وسط، آخر، درون و بیرون همه چیز و همه کس یا بطور عام تر یعنی ظاهر و باطن این واقعیت و طبیعت و یا بطور کلی یعنی محتوا و محیط هرکدام از گیتی ها، کیهان ها و یا جهان های متناهی، مساوی، موازی و بیشمار که در محتوای هرکدام از آنها دارای هفت سیما، چهره، جلوه یا جمال و جلال کلی می باشد بصورت هفت سامان یا نظام کل کوانتمی در قالب هفت عالم یا دنیا به شکل آسمان ها و زمین های هفتگانه و هر آنچه که بین آنهاست که هرکدام به یک سهم مساوی باهم و در طول هم و پشت سر همدیگر از حق به ظهور رسیدن و پیدایش و کثرت و تجربه و سپری نمودن زندگی های کلی و جزئیاتی دنیوی و برزخ های خاص و ویژه خویش برخوردار میباشند. موجود بودن یا وجود داشتن این نوع خدا از طرف انسان هرگز به هیچگونه اثباتی هیچگونه نیازی نداشته و ندارد و نخواهد داشت بلکه خود انسان نیازمند شناخت این نوع خدا بوده، هست و خواهد بود. غیر از این نوع خدا هیچ موجود و هیچ چیز دیگری چه شهودی و چه غیبی نه وجود دارد و نه میتواند وجود داشته باشد.
ب - خدای لفظی، کلمه ای یا واژه ای، مفهومی و ایده ای با نام های گوناگون در زبان های مختلف بشری که فقط در زبان و خط و فهم و عقل ناقص و محدود انسانی از موجودیت برخوردار ست و در خارج از آنها هیچگونه مصداق و مثال بیرونی ندارد و درست به همین علت و دلیل کلیه سعی ها و کوشش های برهانی و استدلالی انسان در اثبات وجود این نوع خدا در اعصار گذشته و حال و آینده همیشه با شکست مواجه بوده و هست و خواهد بود.
از این به بعد و بسوی آینده دوستداران غزالی و جواهر القرآن وی میتوانند ( مشروط بر اینکه بخواهند و به شناخت حقیقی خود و خدای حقیقی و واقعی علاقه مند باشند ) خدای نوع اول را علمی یا خدا از دیدگاه علمی بنامند و خدای نوع دوم را اسطوره ای، افسانه ای، حماسی، ایلیاتی، طایفه ای، قبیله ای، قومی، ملی، اُمتی، آئینی، دینی، مذهبی، فرقه ای، نبوتی، امامتی، ولایتی، فقاهتی، کلامی، الهیاتی، فلسفی، عرفانی و آتئیستی.
آیه کانونی، مرکزی، محوری قرآن یعنی آیه توحید و شهادت بطور مختصر به شکل " لا اله الا الله " در اصل و ریشه یعنی از دیدگاه خود پیامبر دین اسلام به معنای زیر بوده : نه اله بلکه الله.
آیه اول سوره کوتاه و معروف 112 که به قول معروف هر مسلمانی سه بار آنرا بخواند، انگار کل قرآن یعنی کل محتوای معرفت وحیانی را از بهر یا حفظ نموده، یعنی قل هوَّ اللهُ احد، بازهم در اصل و ریشه یعنی از دیدگاه پیامبر اسلام به معنای زیر بوده : بگو که هو و الله یکی اند.
ما انس و جنس را نیافریدم الا برای طاعت و بندگی : این آیه هم از آسمان نازل نشده بلکه ریشه زمینی در معنای نام پدر پیامبر داشته یعنی عبدالله.
ایوانگی های چهارگانه ( یا اناجیل های اربعه ) بهمراه پیوست های آن تحت عنوان عهد، پیمان و یا وصیت نامه جدید، کتاب به اصطلاح آسمانی مسیحیان و کتاب آسمانی و وحیانی قرآن مسلمانان دارای داستان آفرینش ( Genesis با تلفظ جنِه زیس به معنای زندگی بهشتی ) خاص و ویژه خویش نمی باشند بلکه دو داستان سروده شده توسط موسا را بدون راه دادن شک و تردید به سر و دل پذیرفته اند. آن دو داستان یکی آفرینش شش روزه جهان می باشد و دیگری خلق بابا آدم و ننه حوا. لذا در این دو کتاب دینی اقوام مسیحی و مسلمان هرچه سروده شده، شاخ و برگ های اضافی می باشند که بر روی آن دو داستان انباشته شده اند. به زبان ساده ی روز مره میتوان گفت که ایسا ( عیسی ) و محمّد به عنوان دو شاگرد ممتاز و خارق العاده ی دور دست استاد موسا ( موسی ) نسبت به استاد معنویت دینی خود در زمینه چگونگی و چرائی آفرینش این جهان و موجودات درون آن منجمله انسان و هدف از این آفرینش به خواست و امر خدای حقیقی و واقعی از هوش برتری بر خوردار نبوده و نتوانسته اند طرحی نو ارائه دهند بلکه همان طرح مبدئی - بنیادی عهد، پیمان و یا وصیت نامه قدیم را مطیعانه پذیرفته و آنرا کلام ابلاغ شده خدائی بنام یَهوَه به گوش سر موسا را با کمال میل پذیرفته و به آن باور یقنی پیدا کرده اند. اما از دیدگاه انسان خردمند امروز و آینده، آن دو داستان مبدئی - بنیادی دو افسانه خیالی - اوهامی بیش نبوده و نمی باشند، به این معنا که محتوای آن دو داستان از طرف خدای حقیقی و واقعی و به امر و خواست وی و از آسمان نازل نشده و در قالب وحی به گوش سر و دل سرایندگان ( اول موسی و سپس محمّد ) ابلاغ نگردیده، ظنین نیفکنده، نجوا و زمزمه نشده.
یک نکته بسیار مهم در میدان معارف وحیانی دینی برای انسان امروز و آینده به ویژه خود ما ایرانیان اینست که وعده ها و وعید های بهشت و جهنم از طرف خدای حقیقی و واقعی و به امر و خواست وی به انسان داده نشده اند بلکه از طرف بنیانگذاران آئین ها و ادیان و مخترعین یوغ های سنگین و سبک شرایع آئینی و دینی به عنوان دو ضمانت نامه سفت و سخت اجرائی در دفاع جانبازانه از آئین و دین و حفظ یوغ شریعت بر دوش پیروان در عمل، با هدف و قصد و نیت و انگیزه باطنی و آرزوی پنهانی زنده نگه داشتن نام و نشان و اثر خویش در ذهن و زبان و خط و خاطره انسان بخصوص پیروان و به ویژه در حافظه تاریخ متاثر از شعله های آتش سوزان شهوت غریزه نام آوری و شهرت طلبی دنیوی.
هیچکدام از ما افراد انسانی از نسل بابا آدم و ننه حوای حضرات موسا و ایسا و محمّد نبوده و نمی باشیم بلکه همگی در آفرینش اولیه یا مبدئی همین واقعیت و طبیعت در نهایت کمال ایده آل خوبی و زیبایی، اعتدال و نظم و هماهنگی با کمیت و کیفیت بهشت برین بطور مطلق همزمان و همسن و در یک سن معتدل ملکوتی یا آسمانی ( به احتمال قریب به یقین چهل سالگی و بدون فعال بودن غریزه تولید مثل ) و هرکدام بصورت زوجی و آنهم نه فقط یک زوج غیر همجنس یا هترو بلکه پنج زوج مختلط مشتمل بر سه زوج غیر همجنس یا هترو و دو زوج همجنس یا همو ( دو مرد و دو زن خودی ) در نهایت کمال ایده آل خوبی و زیبایی، توانائی، دانائی، هنرمندی، هوشمندی و دانش کامل آفریده شده و از عشق و زندگی جاودانه بر خوردار گردیده ایم.
در همین زمینه واژه های رمزآلود و معمائی قرآن یعنی الدهّر و المائده باید از نو معنا گردند و راز گشائی شوند.
حافظا! شیرین سخنا!
حدیث از مُطرب و مَی گو و راز دهر را بی تاج تشدید بر سر ه یا هایش کمتر جو/ که کس نگشود و نگشاید به حکمت این شاه معمای بی تاج و تخت و کلاه را/.
در پایان کلام کودکانه امروز خود امیدوارم که بیان کوتاه و مختصر این وحی درونی یا الهامی به کنج یا گوشه ی دل، اهریمنی یا شیطانی قلمداد نشود.