جوانمرگ شدن. [ ج َ م َ ش ُ دَ ] ( مص مرکب ) به جوانی مردن : زهر پیری چو خورد شخص جوانی میردپیر هر کس که شود زنده جوانمرگ شده ست.وحید ( از آنندراج ).