جوامع فارسی زبان

پیشنهاد کاربران

جوامع فارسی زبان، جوامعی هستند که بر پایه یا تحت تاثیر شدید زبان، فرهنگ، هویت، هنر و ادبیات فارسی قرار دارند. [۱]
این عنوان لزوماً تنها ویژه قوم پارسی نبوده می تواند در مورد آنهائی به کار برود که پارسی یا ایرانی نبودند، اما از لحاظ زبانی و ساختار و جنس فعالیت های هنری و فرهنگی بر پایه یا تحت تاثیر شدید فرهنگ پارسی بوده اند. برای مثال جوامع فارسی زبان قبل از قرن نوزدهم شامل سلجوقیان، [۲][۳][۴] تیموریان، [۵][۶] امپراتوری عثمانی، [۲][۷][۸][۹] و همچنین قرمطیان که وابستگی نژادی با ایرانیان یا پارسیان نداشتند. در حقیقت جوامع فارسی زبان یک مقوله چند فرهنگی است. [۱۰]
...
[مشاهده متن کامل]

با توجه به نفوذ تمدن پارسی در جوامع اسلامی، ریچارد فرای از دانشگاه هاروارد می نویسد:
« بارها تاکید کرده ام جوامع آسیای مرکزی چه ترک زبان چه ایرانی زبان، دارای یک فرهنگ، یک مذهب، یک مجموعه از ارزش های اجتماعی و سنت ها هستند که تنها زبان متفاوت آنها را از یکدیگر جدا می کند. اعراب دیگر نقش زبان پارسی در ساختار فرهنگ اسلامی خود را در نمی یابند. شاید آنها بخواهند گذشته را فراموش کنند ولی با این کار پایگاه های معنوی، اخلاقی و فرهنگی خود را حذف می کنند در حالی که بدون این میراث گذشته و احترام سالم بدان فرصت کمی برای ثبات و رشد مناسب وجود خواهد داشت. [۱۱]
محتویات [نمایش]
تاریخچه [ویرایش]
فرهنگ پارسی برای ۱۴ قرن بسیار شکوفا شد و رشد کرد و آن مخلوطی از زبان پارسی و فرهنگ اسلامی بود که در نهایت به فرهنگ غالب و حاکم بر بسیاری از نخبگان بزرگ ایران، آسیای صغیر، و جنوب آسیا تبدیل شد. [۱۲] زمانی که در قرن هفتم و هشتم میلادی مردم ایران بزرگ توسط نیروهای اسلامی فتح شدند آنها جزو یک امپراتوری بسیار بزرگتر از هر امپراتوری پارسی پیش از اسلام شدند. [۱۲] فرهنگ اسلامی نوین که تا حد زیادی بر پایه فرهنگ پارسی پیش از اسلام منطقه[۱۳] و همینطور فرهنگ اسلامی و عربی بود توسط اعراب فاتح به منطقه معرفی گردید. [۱۴]
فرهنگ پارسی به ویژه در میان اقشار نخبه، تا سرزمین های غرب، مرکز و جنوب آسیا گسترش یافت. هرچند جمعیت زیادی در سرتاسر این منطقه گسترده شده بودند وبه زبان ها، ادیان و قومیت ها و نژادهای مختلفی وابستگی داشتند. فرهنگ و زبان پارسی توسط شاعران، هنرمندان، معماران، صنعتگران، حقوقدانان و پژوهشگران این مناطق گسترش یافت و روابطشان را با دیگر افراد منطقه فرهنگ و زبان پارسی از آناتولی تا هند حفظ کردند. [۱۵]
صفویان و زنده شدن ایرانی گری [ویرایش]
سلسله صفویان که در قرن شانزدهم بر ایران حاکم گردیدند اولین سلسله بومی ایران از زمان بوییان تا آن زمان بودند [۱۶][۱۷][۱۸] . که با توجه به اجماع نظر محققین از کردستان ایران برخاسته بودند [۱۶][۱۹][۲۰] و در قرن یازدهم به اردبیل مهاجرت کرده بودند. آنها بر هویت ایرانی دوباره تاکید کردند و یک حکومت مستقل ایرانی را برپا داشتند [۲۱] و فرهنگ ایرانی را رشد دادند و از آن نگهداری کردند [۱۲]. آنها از ایران یک سنگر معنوی و روحانی شیعی در برابر اسلام رسمی سنی ساختند، و ایران را مخزن سنت ها و فرهنگ پارسی و خودآگاهی ایرانی گری کردند. [۲۲]
بنیان گذار سلسله صفویان ٬ شاه اسماعیل خود را دارای عنوان پادشاه ایران با یک مفهوم ضمنی از کشور ایران که از افغانستان تا فرات و از آمودریا و سیحون تا سواحل خلیج فارس امتداد داشت می دانست [۲۳]. جانشینان وی از این هم بیشتر رفتند و خود را ملقب به عنوان شاهان شاه نمودند. شاهان صفوی خود را مانند پادشاهان ساسانیان خدایگان ( سایه خدا بر روی زمین ) می دانستند [۲۴]، معماری ساسانی احیا گشت [۲۵]، مسجدهای بزرگ برپا شد، باغ زیبای چهارباغ دوباره ساخته شد، کتاب ها گردآوری شدند ( یک حاکم صفوی کتابخانه ای با ۳۰۰۰ جلد کتاب داشت ) و نویسندگان ( مردان قلم ) را تشویق و حمایت کردند [۲۶]. صفویان شیعه را به ایران برای تمایز جامعه ایرانی از عثمانی معرفی کردند که رقیب سنی مذهب ایران در مرزهای غربی بود. [۱۵]
عثمانی ها [ویرایش]
برگی از سلیمان نامه از عارف چلبی به سبک شیراز و خط پارسی
در قرن ۱۴ برتری عثمانی ها در آسیای ضغیر افزایش یافت. عثمانی ها ادبیات پارسی را برای مدت پنج و نیم قرن پشتیبانی کردند و تعداد زیادی از نویسندگان و هنرمندان را مخصوصا در قرن ۱۶ جذب کردند. [۲۷] یکی از نامدارترین شاعران پارسی دربار عثمانی فتح الله عارف چلبی بود. که همچنین وی یک نقاش و یک مورخ و همچنین آفریننده سلیمان نامه که زندگینامه سلیمان باشکوه بود نیز محسوب می شد. [۲۸] در اواخر قرن ۱۷ آنها زبان پارسی را به عنوان زبان دربار و اداری امپراطوری عثمانی رها کردند و ترکی را جایگزین آن نمودند. تصمیمی که مغول های پارسی زبان هندوستان را به حیرت واداشت. [۲۹] سلطان سلیمان حتی دیوان شعری به زبان پارسی دارد. [۳۰]
منبع [ویرایش]
↑ Said Amir Arjomand, Studies on Persianate Societies, ( 2004 ) , p. 6 ISBN 81 - 7304 - 667 - 0
↑ ۲٫۰ ۲٫۱ O. Özgündenli, "Persian Manuscripts in Ottoman and Modern Turkish Libraries", Encyclopaedia Iranica, online edition, ( LINK )
↑ K. A. Luther, "Alp Arslān" in Encyclopaedia Iranica, online edition, ( LINK ) : "Saljuq activity must always be viewed both in terms of the wishes of the sultan and his Khorasanian, Sunni advisors, especially Nezām - al - molk . . . "
↑ Encyclopaedia Britannica, "Seljuq", online edition, ( LINK ) : "Because the Turkish Seljuqs had no Islamic tradition or strong literary heritage of their own, they adopted the cultural language of their Persian instructors in Islam. Literary Persian thus spread to the whole of Iran, and the Arabic language disappeared in that country except in works of religious scholarship"
↑ Lehmann, ‎F. . “"Zaher ud - Din Babor - Founder of Mughal empire"”. In Encyclopaedia Iranica. On . . .

بپرس