لغت نامه دهخدا
- جوامعالکلم ؛ کثیرالمعانی ، قلیل الالفاظ. ( اقرب الموارد ). کان ( رسول اﷲ ) یتکلم بجوامعالکلم. ( آنندراج ) ( اقرب الموارد ). و رجوع به ماده بعد شود.
فرهنگ فارسی
( صفت اسم ) جمع جامع و جامعه .
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
فرهنگستان زبان و ادب
پیشنهاد کاربران
جوامع الجمهوریه ا لافلاطون
گزینهء مردم سالاری افلاطون.
گزینهء مردم سالاری افلاطون.
جوامع: این واژه ی عربی، جمع جامعه می باشد؛ همتای پارسی جامعه، واژه ی زیبای سنسکریت لُکاس lokAs است که جمع آن می شود لکاسان= جوامع یا لکاسِل lokAsel که پسوند جمع لکی اِل به لکاس افزوده می شود.
جمع جامعه ٬برای اطلاعات بیشتر به واژه ی �جامعه�رجوع شود.
جوامع = جمع مردم
یا جمع جامعه
یا جمع جامعه
جوامع :
جامعه _ ملت _ ولایت
جامعه _ ملت _ ولایت
به روایت مرحوم دکتر آراسته خو:
� برگزیده�مثل جوامع الاشعار یعنی برگزیده اشعار
� برگزیده�مثل جوامع الاشعار یعنی برگزیده اشعار
ملّت ها