جهلاء

لغت نامه دهخدا

جهلاء. [ ج َ ] ( ع ص ) برای تأکید جاهلیت آید، گویند: جاهلیة جهلاء. ( منتهی الارب ).

جهلاء. [ ج ُ هََ ] ( ع ص ، اِ ) ج ِجاهل. ( از اقرب الموارد ) ( منتهی الارب ) :
بل کشاورز خدایست و در اوکشت حکیمان
وَاندر او این جهلاشان مثلاً چون خس و خارند.
ناصرخسرو.
همه کار تو باد با عقلاء
دور بادی ز صحبت جهلاء.
سنائی.

پیشنهاد کاربران

بپرس