جهل مرکب: آن کس که نداند و نخواهد که بداند.
همتای پارسی این دو واژه ی عربی، این است:
تانرخوه tānrexva ( اوستایی: تانثر tānşr تاریکی؛ اوستایی خوه: خویش ) خود تاریکی.
جهل مرکب به معنی جهل شخص غیر آگاه به جهل خویش است.
جهل مرکب، مقابل جهل بسیط بوده و به این معنا است که انسان چیزی را نداند و به نادانی خویش نیز توجه نداشته باشد، بلکه اعتقاد داشته باشد از کسانی است که به آن امر آگاهی دارد، مانند کسانی که اعتقادات فاسد دارند و خیال می کنند به حقایق آگاه اند، در حالی که در واقع نادان اند.
... [مشاهده متن کامل] /دُژآگاهی/
دژآگاهی = جهل مرکب
دژآگاه = جاهل مرکب، دارنده جهل مرکب:
در این کارگه مرد هشیار جوی / نه دنگ و دژآگاه و بسیارگوی. خسروانی.
به هر سوش دیوی دژآگاه بود / به هر گوشه صد غول گمراه بود. گرشاسبنامه اسدی طوسی
نادانی در نادانی
compound ignorance
لغت نامه دهخدا
جهل مرکب. [ ج َ ل ِ م ُ رَک ْ ک َ ] ( ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) اعتقاد داشتن بر ماهیت چیزی بطوری که این اعتقاد خلاف ماهیت آن باشد. ( غیاث اللغات ) ( آنندراج ) . جهل مرکب عبارت است از اعتقاد جازم غیرمطابق با واقع. جهل مرکب عبارت از اعتقاد جازم غیرمطابق است خواه مستند به شبهه باشد و خواه مستند به تقلید، پس ثبات را در جهل مرکب اعتباری نیست و سبب آنکه آنرا مرکب نامیده اند اینست که آدمی چیزی رابرخلاف آنچه حقیقت اوست اعتقاد کند پس معلوم می شود که بر حقیقت آن شی پی نبرده و حقیقت امر برای اعتقادکننده مجهول مانده ، این خود یک جهل سپس اعتقاد کند که اعتقاد او عین صوابست و این خود جهل دیگر، که با هم تشکیل و ترکیب یافته و بنام جهل مرکب معروف گردیده است. ( کشاف اصطلاحات الفنون )
... [مشاهده متن کامل] جهل مرکب. [ ج َ ل ِ م ُ رَک ْ ک َ ] ( ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) اعتقاد داشتن بر ماهیت چیزی بطوری که این اعتقاد خلاف ماهیت آن باشد. ( غیاث اللغات ) ( آنندراج )
گم کرده معنا - گم کرده شعور