[ویکی فقه] جهل در قرآن. جهل ، واژه ای در قرآن و حدیث ، که مخالف علم می باشد.
جهل در لغت به معنای ندانستن است، راغب اصفهانی آن را سه گونه تحلیل کرده است : خالی بودنِ نفس از علم و آگاهی ، که معنای اصلی واژه است ؛ اعتقاد به چیزی برخلاف آنچه در واقع هست ؛ انجام دادن کاری برخلاف آنچه باید انجام شود، چه آن را صحیح بداند چه نداند. جهالت نیز به معنای انجام دادن ناآگاهانه یک عمل است . همچنین جهل در معنایی اعم از معنای «حُمق » جهل به امورِ جاری عادی ) به کار رفته است.
واژه جهل
در آیه ۱۳۸ سوره اعراف ، موسی علیه السلام به قوم خود، که از او تقاضای خدایی برساخته داشتند، نسبت جهل داده است . در آیه ۷۲ سوره احزاب ، انسان که «بار امانت » را پذیرفته ، «جَهول » خوانده شده است . در آیات ۱۷ سوره نساء، ۵۴ سوره انعام و ۱۱۹ سوره نحل ، واژه جهالت در مورد کسانی به کار رفته است که از سرِ نادانی کار ناشایستی انجام داده اند.
← جهالت در آیه ۱۷ سوره نساء
توشیهیکو ایزوتسو، به تبعیت از گولدتسیهر، بحث از واژه جهل و واژه مقابل آن در قرآن را از دیدگاهی عمیق تر و کلی تر مطرح کرده است . وی در کتاب خدا و انسان در قرآن ، ضمن یادآوری این نکته که به نوشته گولدتسیهر پیش از اسلام جهل مخالف حلم بوده نه علم ، یادآور شده است که بدون دانستن معنای دو واژه جهل و حلم ، به سختی می توان نظام روان شناسی عرب پیش از اسلام را درک کرد.ایزوتسو سه معنا برای جهل ذکر کرده است : معنای اولِ ناظر به نوع رفتار عرب پیش از اسلام و الگوی مشخص رفتار انسانی است که نمی تواند بر نفس خود مسلط شود و با اندک تحریکی برانگیخته می شود و بی آنکه به پیامد عمل خود بیندیشد، اقدام می کند، نقطه مقابل این جهل ، حلم است به معنای مهار و خاموش کردن چنین حالتی.معنای دوم جهل ، که به شدت وابسته به معنای اول است ، تأثیر منفی آن بر قوه تعقل آدمی است که تعقل را سست می کند، اگرچه جهل در انسان یک حالت ثابت نیست و موقتی است ، اما اگر انسان دائم دچار آن شود و به آن عادت کند، قدرت درک و داوری عمیق را در باب چیزها از دست می دهد و دیگر شایستگی ندارد که در باره هیچ موضوعی داوری کند.معنای سوم و کم رواج تر و کم اهمیت تر جهل ، نادانی است ، و در قرآن جهل بیشتر به معنای اول و دوم به کار رفته و معنای سوم کمتر استعمال شده است ، ایزوتسو سپس نتیجه عمیق تر و کلی تری از بحث خود گرفته است . به عقیده وی ، تقابل جهل و حلم و آنچه در معنای جهل در ارتباط انسان با انسان گفته شد، ویژگی عرب جاهلی بوده ، اما پس از اسلام این رابطه افقی انسان ـ انسان ، به رابطه عمودی انسان ـ خدا تبدیل شده است و اعراب مشرک در باره خدا جهل اختیار کردند، ایزوتسو، از همین جا مفهوم جهل را با واژه کلیدی دیگری در قرآن ، یعنی « کفر »، پیوند زده است.
منابع
...
جهل در لغت به معنای ندانستن است، راغب اصفهانی آن را سه گونه تحلیل کرده است : خالی بودنِ نفس از علم و آگاهی ، که معنای اصلی واژه است ؛ اعتقاد به چیزی برخلاف آنچه در واقع هست ؛ انجام دادن کاری برخلاف آنچه باید انجام شود، چه آن را صحیح بداند چه نداند. جهالت نیز به معنای انجام دادن ناآگاهانه یک عمل است . همچنین جهل در معنایی اعم از معنای «حُمق » جهل به امورِ جاری عادی ) به کار رفته است.
واژه جهل
در آیه ۱۳۸ سوره اعراف ، موسی علیه السلام به قوم خود، که از او تقاضای خدایی برساخته داشتند، نسبت جهل داده است . در آیه ۷۲ سوره احزاب ، انسان که «بار امانت » را پذیرفته ، «جَهول » خوانده شده است . در آیات ۱۷ سوره نساء، ۵۴ سوره انعام و ۱۱۹ سوره نحل ، واژه جهالت در مورد کسانی به کار رفته است که از سرِ نادانی کار ناشایستی انجام داده اند.
← جهالت در آیه ۱۷ سوره نساء
توشیهیکو ایزوتسو، به تبعیت از گولدتسیهر، بحث از واژه جهل و واژه مقابل آن در قرآن را از دیدگاهی عمیق تر و کلی تر مطرح کرده است . وی در کتاب خدا و انسان در قرآن ، ضمن یادآوری این نکته که به نوشته گولدتسیهر پیش از اسلام جهل مخالف حلم بوده نه علم ، یادآور شده است که بدون دانستن معنای دو واژه جهل و حلم ، به سختی می توان نظام روان شناسی عرب پیش از اسلام را درک کرد.ایزوتسو سه معنا برای جهل ذکر کرده است : معنای اولِ ناظر به نوع رفتار عرب پیش از اسلام و الگوی مشخص رفتار انسانی است که نمی تواند بر نفس خود مسلط شود و با اندک تحریکی برانگیخته می شود و بی آنکه به پیامد عمل خود بیندیشد، اقدام می کند، نقطه مقابل این جهل ، حلم است به معنای مهار و خاموش کردن چنین حالتی.معنای دوم جهل ، که به شدت وابسته به معنای اول است ، تأثیر منفی آن بر قوه تعقل آدمی است که تعقل را سست می کند، اگرچه جهل در انسان یک حالت ثابت نیست و موقتی است ، اما اگر انسان دائم دچار آن شود و به آن عادت کند، قدرت درک و داوری عمیق را در باب چیزها از دست می دهد و دیگر شایستگی ندارد که در باره هیچ موضوعی داوری کند.معنای سوم و کم رواج تر و کم اهمیت تر جهل ، نادانی است ، و در قرآن جهل بیشتر به معنای اول و دوم به کار رفته و معنای سوم کمتر استعمال شده است ، ایزوتسو سپس نتیجه عمیق تر و کلی تری از بحث خود گرفته است . به عقیده وی ، تقابل جهل و حلم و آنچه در معنای جهل در ارتباط انسان با انسان گفته شد، ویژگی عرب جاهلی بوده ، اما پس از اسلام این رابطه افقی انسان ـ انسان ، به رابطه عمودی انسان ـ خدا تبدیل شده است و اعراب مشرک در باره خدا جهل اختیار کردند، ایزوتسو، از همین جا مفهوم جهل را با واژه کلیدی دیگری در قرآن ، یعنی « کفر »، پیوند زده است.
منابع
...
wikifeqh: جهل_در_قرآن