جهض. [ ج َ هَِ ] ( ع ص ، اِ ) رجوع به جِهْض شود.جهض. [ ج ِ ] ( ع ص ، اِ ) بچه سقطشده. جهیض. مجهض. ( اقرب الموارد ). رجوع به جهیض شود.