ور جهد کند خواجه و گوید نخورم می
با جان و سر سلطان سوگندش میده.
منوچهری.
جهد کردیم تا نیالایدبخرابات دامن پرهیز.
سعدی.
ای نفس جهد کن که چو مردان قدم نهی ور پای بسته ای بدعا دست برگشا.
سعدی.
بسر نیامده طومار عمر جهدی کن که چون قلم ز تودر هر قدم اثر مانَد.
صائب.