جهانی

/jahAni/

مترادف جهانی: عالمگیر، دنیایی، دنیوی، کلی

معنی انگلیسی:
catholic, cosmopolitan, earthly, ecumenical, global, international, universal, world, world-wide, worldly, word - wide, [rare.] woridly, mortal

لغت نامه دهخدا

جهانی. [ ج َ ] ( ص نسبی ) منسوب به جهان. عالَمی :
- جنگ جهانی ؛ جنگ بین المللی.

فرهنگ فارسی

( صفت ) ۱- منسوب به جهان دنیوی امور جهانی . ۲- آنچه که بهم. جهان رسد: شهرت جهانی .۳- اهل دنیا مردم گیتی . جمع : جهانیان .

فرهنگ عمید

۱. مربوط به جهان.
۲. بین المللی.
۳. (اسم ) هریک از مردم جهان.

مترادف ها

universal (صفت)
جامع، عمومی، همگانی، عالمگیر، جهانی، کلی، فراگیر، مشتق از دنیا

planetary (صفت)
ستاره ای، نجومی، جهانی، وابسته به سیاره، سیاره ای شکل

epidemic (صفت)
واگیر، مسری، عالمگیر، جهانی، همه گیر

ecumenical (صفت)
مربوط به سراسر جهان، جهانی

global (صفت)
جهانی، سراسری، کروی

worldwide (صفت)
جهانی

فارسی به عربی

عالمی , عالمیا , وباء

پیشنهاد کاربران

دنیایی
این معنی جهانی اشتباه چون که متضادش را میگن متضاد عالمگران
جهانی
بین المللی .
معنی جهانی: عالمگیر، دنیایی

بپرس