[ویکی فقه] جهانگیرنامه (ابهام زدایی). جهانگیرنامه ممکن است عنوان برای کتاب های ذیل باشد: • جهانگیرنامه (منظومه حماسی)، منظومه ای حماسی به فارسی درباره سرگذشت جهانگیر فرزند رستم • جهانگیرنامه (توزک جهانگیری)، نوشته نورالدین محمد جهانگیر درباره اوضاع فرمانروایی خود
...
...
wikifeqh: جهانگیرنامه _(ابهام_زدایی)
[ویکی فقه] جهانگیرنامه (توزک جهانگیری). جهانگیر نامه (توزک جهانگیری)، نوشته نورالدین محمد جهانگیر، دو تن از پادشاهان تیموری هند «توزک» آنرا نوشته و در آن، اوضاع دوران پادشاهی و قانون های ملکداری خود را به قلم آورده اند.
ظهیرالدین محمد بابر، مؤسس این سلسله که رویدادهای روزگارش را به ترکی جغتایی نوشت و دو ترجمه فارسی دارد و نورالدین محمد جهانگیر (۱۰۳۷- ۱۰۱۴ ه) که توزک خود را تا میانه سال هفدهم پادشاهی اش خود نوشت و از آن پس، معتمدخان را که از امیران وی بود بدین کار گمارد و وی این کار را تا اوایل سال نوزدهم سامان داد و پس از او، میرزا محمدهادی معتمدالخدمت تا پایان کار جهانگیر بدین کار پرداخت و دیباچهای بر آن افزود. این کتاب را که اطلاعات تاریخی فراوانی درباره پادشاهان پیش از جهانگیر دربردارد و بعدها به منبعی ارزنده برای بسیاری از نویسندگان تاریخ هند بدل شد، شرح رویدادها و کارهای روزانه جهانگیرشاه میتوان دانست.
ساختار کتاب
متن کتاب از روانی و سادگی فراوانی برخوردار است. این ویژگی بر چیرگی جهانگیر بر زبان فارسی و پرهیز او از تکلف در ادای سخن دلالت میکند. نویسنده عیبها و نقصها را به درستی گزارش میکند، اما از متناقضگویی و دروغ پراکنی می پرهیزد و رفتارهای نیکو و هنرمندانه را آشکار میسازد و به آنها میبالد. دیباچه و متن کتاب تا «نوروز هفدهم»، نوشته خود جهانگیر است که در درونمایه آنها را زیر عنوانهایی میگنجاند و گاهی گزارش هایش را درباره رویدادهای خرد و کلان هر سال، به شعرهایی از خود یا دیگر شاعران میآراید.
گزارش محتوا
درونمایه این کتاب بر این دلالت میکند که جهانگیر بیشتر زندگی خود را در سفر به گوشه و کنار کشورش گذرانده و او با این سفرها از وضع قلمرو خود آگاه می شده و از اینرو، از پیشینیان خود پیشی گرفته است. وی در این سفرها به هنگام فراهم آمدن زمینه های عیش و عشرت، به شرح و توضیح آنها می پرداخت. به سر بردن در مجلسهای شرابخواری و نغمه سرایی، از چیزهایی به شمار میرود که نویسنده توزک با شور فراوان از آنها یاد میکند.وی درباره جغرافیای هندوستان نیز سخن گفته و از هر سرزمین (ایالت) و ویژگیهای آن (گستره، شمار و آیین های مردمان، آب و هوا، تولیدات کشاورزی و درختان و میوه ها) جداگانه نام برده و از گونه های حیوانات و حبوبات و طرز زندگی مردمنشان سخن رانده است. او از آگره تا پنجاب و کشمیر و از مالوه تا گجرات راه پیمود و در همه این سرزمینها «از سر تحقیق به تحریر» پرداخت.
موضاعات کتاب
...
ظهیرالدین محمد بابر، مؤسس این سلسله که رویدادهای روزگارش را به ترکی جغتایی نوشت و دو ترجمه فارسی دارد و نورالدین محمد جهانگیر (۱۰۳۷- ۱۰۱۴ ه) که توزک خود را تا میانه سال هفدهم پادشاهی اش خود نوشت و از آن پس، معتمدخان را که از امیران وی بود بدین کار گمارد و وی این کار را تا اوایل سال نوزدهم سامان داد و پس از او، میرزا محمدهادی معتمدالخدمت تا پایان کار جهانگیر بدین کار پرداخت و دیباچهای بر آن افزود. این کتاب را که اطلاعات تاریخی فراوانی درباره پادشاهان پیش از جهانگیر دربردارد و بعدها به منبعی ارزنده برای بسیاری از نویسندگان تاریخ هند بدل شد، شرح رویدادها و کارهای روزانه جهانگیرشاه میتوان دانست.
ساختار کتاب
متن کتاب از روانی و سادگی فراوانی برخوردار است. این ویژگی بر چیرگی جهانگیر بر زبان فارسی و پرهیز او از تکلف در ادای سخن دلالت میکند. نویسنده عیبها و نقصها را به درستی گزارش میکند، اما از متناقضگویی و دروغ پراکنی می پرهیزد و رفتارهای نیکو و هنرمندانه را آشکار میسازد و به آنها میبالد. دیباچه و متن کتاب تا «نوروز هفدهم»، نوشته خود جهانگیر است که در درونمایه آنها را زیر عنوانهایی میگنجاند و گاهی گزارش هایش را درباره رویدادهای خرد و کلان هر سال، به شعرهایی از خود یا دیگر شاعران میآراید.
گزارش محتوا
درونمایه این کتاب بر این دلالت میکند که جهانگیر بیشتر زندگی خود را در سفر به گوشه و کنار کشورش گذرانده و او با این سفرها از وضع قلمرو خود آگاه می شده و از اینرو، از پیشینیان خود پیشی گرفته است. وی در این سفرها به هنگام فراهم آمدن زمینه های عیش و عشرت، به شرح و توضیح آنها می پرداخت. به سر بردن در مجلسهای شرابخواری و نغمه سرایی، از چیزهایی به شمار میرود که نویسنده توزک با شور فراوان از آنها یاد میکند.وی درباره جغرافیای هندوستان نیز سخن گفته و از هر سرزمین (ایالت) و ویژگیهای آن (گستره، شمار و آیین های مردمان، آب و هوا، تولیدات کشاورزی و درختان و میوه ها) جداگانه نام برده و از گونه های حیوانات و حبوبات و طرز زندگی مردمنشان سخن رانده است. او از آگره تا پنجاب و کشمیر و از مالوه تا گجرات راه پیمود و در همه این سرزمینها «از سر تحقیق به تحریر» پرداخت.
موضاعات کتاب
...
wikifeqh: جهانگیرنامه _(توزک_جهانگیری)
[ویکی فقه] جهانگیرنامه (منظومه حماسی). جهانگیرنامه ، منظومه ای حماسی به فارسی درباره سرگذشت جهانگیر فرزند رستم است.
جهانگیرنامه، مانند بیش تر منظومه های حماسی فارسی ، در قالب مثنوی و در بحر متقارب مثمّن محذوف (فَعولُن فَعولُن فَعولُنْ فَعَل ) سروده شده و مشتمل بر حدود شش هزار بیت است . سراینده آن در پایان کتاب نام خود را قاسم مادح ذکر نموده و گفته که کتاب را در هرات به نظم در آورده است . بیش از این اطلاعی از او در دست نیست . در برخی از چاپهای سنگی این کتاب سراینده ، به اشتباه ، ابوالقاسم هراتی معرفی شده است . تاریخ سرودن جهانگیرنامه معلوم نیست . ژول مول در دیباچه شاهنامه مصحَّح خود آن را متعلق به قرن پنجم دانسته است ، اما سبک کتاب نشان می دهد که بسیار دیرتر از قرن پنجم سروده شده است . اشعار جهانگیرنامه از لحاظ فخامت و استواری در سراسر آن یکسان نیست . به نوشته ذبیح اللّه صفا، بخشهایی از آن متعلق به اواخر قرن ششم ، و به احتمال قوی تر، متعلق به اوایل قرن هفتم است ، اما از جانبی دیگر، با توجه به برخی عبارات و ترکیبات آن ، به آثار قرون متأخرتر، از جمله آثار قرن نهم ، همانند است .
داستان سرایی جهانگیرنامه
سراینده در جای جای کتاب داستانها را از قول «راوی » نقل کرده است . تکرار واژه راوی ــ که در حماسه های کهن تر کمتر دیده می شود ــ و اینکه گاه سراینده داستانی را نیمه تمام گذارده و داستانی دیگر را نقل کرده و باز به داستان قبل بر گشته ، به سخن پردازی نقالان و قصه گویان شبیه است .
منظومه حماسی
ذکر موجوداتی نظیر دیو و جادو، غالباً با نامهای عربی در جهانگیرنامه (داستان غواص دیو و همسر او که جادوست ) (که جهانگیر، سرخاب دیو و زن جادو را می کُشَد) (جنگ ایرانیان با جادوان به فرماندهی راحیله جادو) بیش از منظومه های حماسی کهن تر از آن است و داستانهایی نظیر گرفتار شدن جهانگیر در طلسم و کیفیت رهایی او و کاربرد اصطلاحاتی مانند دعای «باطل السحر» آن را بیش و کم به حماسه های عامیانه ، که غالباً منثور و پرداخته نقالان است ، همانند کرده است .
تقلید از شاهنامه
...
جهانگیرنامه، مانند بیش تر منظومه های حماسی فارسی ، در قالب مثنوی و در بحر متقارب مثمّن محذوف (فَعولُن فَعولُن فَعولُنْ فَعَل ) سروده شده و مشتمل بر حدود شش هزار بیت است . سراینده آن در پایان کتاب نام خود را قاسم مادح ذکر نموده و گفته که کتاب را در هرات به نظم در آورده است . بیش از این اطلاعی از او در دست نیست . در برخی از چاپهای سنگی این کتاب سراینده ، به اشتباه ، ابوالقاسم هراتی معرفی شده است . تاریخ سرودن جهانگیرنامه معلوم نیست . ژول مول در دیباچه شاهنامه مصحَّح خود آن را متعلق به قرن پنجم دانسته است ، اما سبک کتاب نشان می دهد که بسیار دیرتر از قرن پنجم سروده شده است . اشعار جهانگیرنامه از لحاظ فخامت و استواری در سراسر آن یکسان نیست . به نوشته ذبیح اللّه صفا، بخشهایی از آن متعلق به اواخر قرن ششم ، و به احتمال قوی تر، متعلق به اوایل قرن هفتم است ، اما از جانبی دیگر، با توجه به برخی عبارات و ترکیبات آن ، به آثار قرون متأخرتر، از جمله آثار قرن نهم ، همانند است .
داستان سرایی جهانگیرنامه
سراینده در جای جای کتاب داستانها را از قول «راوی » نقل کرده است . تکرار واژه راوی ــ که در حماسه های کهن تر کمتر دیده می شود ــ و اینکه گاه سراینده داستانی را نیمه تمام گذارده و داستانی دیگر را نقل کرده و باز به داستان قبل بر گشته ، به سخن پردازی نقالان و قصه گویان شبیه است .
منظومه حماسی
ذکر موجوداتی نظیر دیو و جادو، غالباً با نامهای عربی در جهانگیرنامه (داستان غواص دیو و همسر او که جادوست ) (که جهانگیر، سرخاب دیو و زن جادو را می کُشَد) (جنگ ایرانیان با جادوان به فرماندهی راحیله جادو) بیش از منظومه های حماسی کهن تر از آن است و داستانهایی نظیر گرفتار شدن جهانگیر در طلسم و کیفیت رهایی او و کاربرد اصطلاحاتی مانند دعای «باطل السحر» آن را بیش و کم به حماسه های عامیانه ، که غالباً منثور و پرداخته نقالان است ، همانند کرده است .
تقلید از شاهنامه
...
wikifeqh: جهانگیرنامه_(منظومه_حماسی)