میرزا نورالدین بیگ محمد خان سلیم ( فرمانروایی: ۱۶۰۵–۱۶۲۷ م ) شناخته شده با نام سلطنتی جهانگیر با لقب کامل: «السلطان الاعظم و الخاقان المکرم، خسرو گیتی پناه، ابوالفتح نورالدین محمد جهانگیر پادشاه غازی» چهارمین پادشاه سلسلهٔ گورکانیان هند یا امپراتوری مغولی هند بود. جهانگیر وارث امپراتوری پدرش اکبرشاه ( فرمانروایی: ۱۵۵۶–۱۶۰۵ م ) شد. از اکبر به عنوان بزرگترین پادشاه تاریخ هند نام برده می شود و گستره حکومتش از شهر قندهار در مغرب تا شهر داکا در بنگال شرقی در مشرق و از سرینگر ( کشمیر ) در شمال تا سرحد شهر احمدنگر در جنوب امتداد داشت. جهانگیر شاه به علم و هنر و ادب بیش از سیاست علاقه داشت و در شراب و افیون به شدت افراط کرد و بیش از شانزده سال آخر عمر خود به طور مؤثر کل امور کشور قانوناً و عملاً در دست های محکم همسرش نورجهان بود.
... [مشاهده متن کامل]
جهانگیر شاه به عنوان پادشاهی بسیار عادل، بی خیال و زن ذلیل مشهور بود، که همیشه خودش و تصمیماتش به کل توسط همسر مورد علاقه اش نورجهان کنترل می شد، به دلیل ضعف اداری در اواخر سلطنت خود و بیشتر شدن میل خود نسبت به شراب و افیون و بیشتر شدن مشکلات سنگین هر روزه مملکتی و جانشینی به این گونه اوضاع ها بی علاقه و بی توجه شد و تمام امور را آشکارا و قانوناً به نورجهان سپرد که به جای او با عدالت، خردمندی و سیاستگذاری صحیح حکمرانی کند، در اواخر نیز جنگ جانشینی بین پسرانش شاهزاده خرم ( بعداً شاه جهان ) و شهریار آغاز شده بود، در اوایل شاهزاده خرم مورد علاقه شدید ملکه نورجهان بود، ولی زمانی که او دید با به سلطنت رسیدن خرم نفوذ مطلق و بی نظیرش در تمامی امور کاهش میابد، تصمیم گرفت شهریار را جانشین کند تا قدرت را حفظ کند، ولی در آخر بعد از مرگ جهانگیر جنگ جانشینی به اوج خط مقدم سیاسی رسید و نورجهان از سیاست استعفاء داد و شهریار کشته شد، در نهایت شاهزاده خرم با نام سلطنتی شاه جهان قدرت و تخت سلطنتی را گرفت.
اکبر پادشاه بزرگ سلسله گورکانی و همسرش مریم الزمانی پس از سال ها انتظار برای داشتن پسری که وارث تاج و تحت باشد به درگاه شیخ سلیم چشتی ( ۱۴۷۸–۱۵۷۲ میلادی ) از صوفیان بزرگ آن دوره، دعا می کنند و پس از مدتی صاحب پسری می شوند که او را «سلیم» نام می نهند. سلیم در ۲۰ سپتامبر ۱۵۶۹ میلادی در درگاه شیخ سلیم در روستای سیکری در نزدیکی اگرا متولد شد که بعدها توسط اکبر به شهر فاتح پور سیکری تبدیل شد.
... [مشاهده متن کامل]
جهانگیر شاه به عنوان پادشاهی بسیار عادل، بی خیال و زن ذلیل مشهور بود، که همیشه خودش و تصمیماتش به کل توسط همسر مورد علاقه اش نورجهان کنترل می شد، به دلیل ضعف اداری در اواخر سلطنت خود و بیشتر شدن میل خود نسبت به شراب و افیون و بیشتر شدن مشکلات سنگین هر روزه مملکتی و جانشینی به این گونه اوضاع ها بی علاقه و بی توجه شد و تمام امور را آشکارا و قانوناً به نورجهان سپرد که به جای او با عدالت، خردمندی و سیاستگذاری صحیح حکمرانی کند، در اواخر نیز جنگ جانشینی بین پسرانش شاهزاده خرم ( بعداً شاه جهان ) و شهریار آغاز شده بود، در اوایل شاهزاده خرم مورد علاقه شدید ملکه نورجهان بود، ولی زمانی که او دید با به سلطنت رسیدن خرم نفوذ مطلق و بی نظیرش در تمامی امور کاهش میابد، تصمیم گرفت شهریار را جانشین کند تا قدرت را حفظ کند، ولی در آخر بعد از مرگ جهانگیر جنگ جانشینی به اوج خط مقدم سیاسی رسید و نورجهان از سیاست استعفاء داد و شهریار کشته شد، در نهایت شاهزاده خرم با نام سلطنتی شاه جهان قدرت و تخت سلطنتی را گرفت.
اکبر پادشاه بزرگ سلسله گورکانی و همسرش مریم الزمانی پس از سال ها انتظار برای داشتن پسری که وارث تاج و تحت باشد به درگاه شیخ سلیم چشتی ( ۱۴۷۸–۱۵۷۲ میلادی ) از صوفیان بزرگ آن دوره، دعا می کنند و پس از مدتی صاحب پسری می شوند که او را «سلیم» نام می نهند. سلیم در ۲۰ سپتامبر ۱۵۶۹ میلادی در درگاه شیخ سلیم در روستای سیکری در نزدیکی اگرا متولد شد که بعدها توسط اکبر به شهر فاتح پور سیکری تبدیل شد.