دیکشنری
مترجم
بپرس
جهانگردی کردن
دنبال کنید
مترادف ها
tour
(فعل)
سیر کردن، سیاحت کردن، گشت کردن، جهانگردی کردن
فارسی به عربی
سائح
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها