جهانگردی

/jahAngardi/

مترادف جهانگردی: سیاحت، سیروسفر، مسافرت

معنی انگلیسی:
travelling over the world, tourism, globetrotting, odyssey, travelling over the worid

لغت نامه دهخدا

جهانگردی. [ ج َ گ َ ]( حامص مرکب ) عمل و شغل جهانگرد. سیاحت :
سرعت عقل در جهانگردی
جنبش روح در جوانمردی.
نظامی.
چو طالع جهانگردی آرد به پیش
نشاید زدن کنده بر پای خویش.
نظامی.

فرهنگ فارسی

در اقطار عالم سفر کردن سیاحت .

فرهنگ معین

( ~. گَ ) (حامص . ) سیاحت .

فرهنگ عمید

مسافرت و گردش در شهرهای دنیا، سیاحت، گردشگری.

فرهنگستان زبان و ادب

[گردشگری و جهانگردی] ← گردشگری

دانشنامه عمومی

جهانگردی (فیلم). «جهانگردی» ( انگلیسی: The Explorer ( film ) ) فیلمی در ژانر ماجرایی به کارگردانی جورج ملفورد است که در سال ۱۹۱۵ منتشر شد.
عکس جهانگردی (فیلم)

جهانگردی (فیلم ۱۹۲۷). جهانگردی ( انگلیسی: Seeing the World ) یک فیلم کمدی صامت آمریکایی به کارگردانی رابرت اف. مک گاون و آنتونی مَـک است که در سال ۱۹۲۷ منتشر شد. [ ۱] [ ۲] [ ۳]
استن لورل
جیمز فینلیسون
جو کاب
جکی کاندون
جانی دونز
آلن هاسکینز
جین دارلینگ
چارلی هال
• جی آر. اسمیت
ادوارد هشتم در نقش خودش ( تصاویر آرشیوی )
گاستون دومرگ در نقش خودش ( تصاویر آرشیوی )
یوسف مراکش در نقش خودش ( تصاویر آرشیوی )
عکس جهانگردی (فیلم ۱۹۲۷)
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

جدول کلمات

توریستی

مترادف ها

travel (اسم)
حرکت، جنبش، گردش، سفر، سیر، جهانگردی، مسافرت، سیاحت

globe trotting (اسم)
جهانگردی

tourism (اسم)
جهانگردی، گشتگری

فارسی به عربی

سفر , سیاحة

پیشنهاد کاربران

بپرس