اوشینیا ( به انگلیسی: Oceania ) ، اوراسیا ( به انگلیسی: Eurasia ) و ایستاسیا ( به انگلیسی: Eastasia ) سه ابرکشور خیالی در رمان پادآرمانشهری ۱۹۸۴ نوشته جورج اورول هستند. تمام ساکنان اوشینیا اطلاعاتی که از جهان پیرامون خود دارند همان اطلاعاتی است که حزب می خواهد آنها بدانند، بنابراین اطلاعات مشخصی از چگونگی تقسیم جهان بین سه ابرقدرت وجود ندارد. حتی خواننده نمی توان با قاطعیت نظر بدهد که آیا این جهان سیاسی واقعاً در واقعیت رمان وجود دارند یا اینکه این فقط یک خط داستانی هست که توسط حزب حاکم برای پیشبرد کنترل اجتماعی ابداع شده است. بنظر می آید که این سه ابرقدرت پس از دوره بیست ساله جنگ هسته ای و فروپاشی داخلی، بین سال های ۱۹۴۵ تا ۱۹۶۵، پدید آمدند.
تمام اطلاعات ما از جامعه، اقتصاد و سیاست اوشینیا، و رقیبانش، از کتاب تخیلی امانوئل گلدشتاین، به نام نظریه و کاربرد نظام اشتراکی جمعی است. شخصیت اصلی داستان، وینستون اسمیت، پس از پیوستن به انجمن اخوت گلدشتاین، که ضد حزب حاکم اوشینیا فعالیت می کند، نسخه ای از این کتاب را مخفیانه از انجمن دریافت می کند. شکل ظاهری در متن کتاب اینگونه توصیف می شود: «کتابی ضخیم با جلد سیاه رنگ، صحافی ناشیانه و بدون هیچ نام و عنوانی در روی جلد. لبه صفحات رفته و گویا کتاب مدام دست به دست چرخیده بود، زیرا صفحات آن به راحتی جدا می شدند. » این کتاب وسیله ای ادبی است که اورول از آن برای ایجاد ارتباط بین گذشته و حال در سال ۱۹۸۴ استفاده می کند. [ ۱] اورول قصد داشت که کتاب گلدشتاین را به تقلید از کتاب تروتسکی ( که شخصیت گلدشتاین نیز با الهام از او خلق شد ) به نام «انقلابی که به آن خیانت شد: اتحاد شوروی چیست و به کجا می رود؟» ( ۱۹۴۱ ) بنویسد. [ ۲] [ ۳]
تقسیم جهان به ۳ ابرقدرت در میانه های قرن بیستم پیش بینی می شده است. در آغاز روسیه، اروپا را جذب می کند و «اوراسیا» شکل می گیرد. ایالات متحده آمریکا نیز با جذب بریتانیا «اوشینیا» را پدیدمی آورد و جهان به دو ابرقدرت تقسیم می شود. «ایستاسیا»، پس از یک دهه جنگ های نامنظم به عنوان نیرویی متمایز ظاهر می شود و جهان به سه ابرقدرت تقسیم می شود. این سه ابرقدرت از ۲۵ سال پیش از سال ۱۹۸۴، دائماً با هم در جنگ هستند؛ به این صورت که هرگاه دو ابرقدرت با هم در حال جنگند، با ابرقدرت سوم در صلح به سر می برند. [ ۴] در کتاب تشریح شده است که تقسیم منابع جهان به گونه ای صورت گرفته که هرگز یک ابرقدرت به طور کامل شکست نخواهد خورد.
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفتمام اطلاعات ما از جامعه، اقتصاد و سیاست اوشینیا، و رقیبانش، از کتاب تخیلی امانوئل گلدشتاین، به نام نظریه و کاربرد نظام اشتراکی جمعی است. شخصیت اصلی داستان، وینستون اسمیت، پس از پیوستن به انجمن اخوت گلدشتاین، که ضد حزب حاکم اوشینیا فعالیت می کند، نسخه ای از این کتاب را مخفیانه از انجمن دریافت می کند. شکل ظاهری در متن کتاب اینگونه توصیف می شود: «کتابی ضخیم با جلد سیاه رنگ، صحافی ناشیانه و بدون هیچ نام و عنوانی در روی جلد. لبه صفحات رفته و گویا کتاب مدام دست به دست چرخیده بود، زیرا صفحات آن به راحتی جدا می شدند. » این کتاب وسیله ای ادبی است که اورول از آن برای ایجاد ارتباط بین گذشته و حال در سال ۱۹۸۴ استفاده می کند. [ ۱] اورول قصد داشت که کتاب گلدشتاین را به تقلید از کتاب تروتسکی ( که شخصیت گلدشتاین نیز با الهام از او خلق شد ) به نام «انقلابی که به آن خیانت شد: اتحاد شوروی چیست و به کجا می رود؟» ( ۱۹۴۱ ) بنویسد. [ ۲] [ ۳]
تقسیم جهان به ۳ ابرقدرت در میانه های قرن بیستم پیش بینی می شده است. در آغاز روسیه، اروپا را جذب می کند و «اوراسیا» شکل می گیرد. ایالات متحده آمریکا نیز با جذب بریتانیا «اوشینیا» را پدیدمی آورد و جهان به دو ابرقدرت تقسیم می شود. «ایستاسیا»، پس از یک دهه جنگ های نامنظم به عنوان نیرویی متمایز ظاهر می شود و جهان به سه ابرقدرت تقسیم می شود. این سه ابرقدرت از ۲۵ سال پیش از سال ۱۹۸۴، دائماً با هم در جنگ هستند؛ به این صورت که هرگاه دو ابرقدرت با هم در حال جنگند، با ابرقدرت سوم در صلح به سر می برند. [ ۴] در کتاب تشریح شده است که تقسیم منابع جهان به گونه ای صورت گرفته که هرگز یک ابرقدرت به طور کامل شکست نخواهد خورد.
wiki: جهان در کتاب ۱۹۸۴