جهان خوردن

لغت نامه دهخدا

جهان خوردن. [ ج َ خوَرْ / خُرْ دَ ] ( مص مرکب ) گیتی خوردن. منتفع شدن از جهان. ( آنندراج ). بهره مند گردیدن از دنیا. از همه نعم دنیا متنعم شدن :
همان به است که امروز خوش خوریم جهان
که دی گذشت و ز فردا پدید نیست نشان.
میرمعزی ( ازآنندراج ).
بعهد از تو بدخواه جان میبرد
بدین عهد و رایت جهان میخورد.
نظامی.
- امثال :
جهان دیدن به از جهان خوردن است .

پیشنهاد کاربران

جهان خوردن: از نعمت های جهان برخوردار شدن
"جهان خوردم و کارها راندم و عاقبت کار آدمی مرگ است. "
تاریخ بیهقی، دکتر فیاض، ۱۳۸۴ ، ص ۲۳۰.

بپرس