جنیور

لغت نامه دهخدا

جنیور. [ ج َ نی وَ ] ( اِ ) پل صراط را گویند، و بتقدیم تحتانی ( یاء ) بر حرف ثانی ( نون ) هم آمده است. ( برهان ). پل صراط که چنودپل و خنپور [ خَم ْ/ خُم ْ ] نیز گویند. ( ناظم الاطباء ) :
ترا هست محشر رسول حجاز
دهنده بپول جنیور جواز.
عنصری.
بپول جنیور که چون تیغ تیز
گذار است و هم نامه و رستخیز.
اسدی.
و در نسخه حلمی بتقدیم یاء بر نون بر وزن کینور آمده و مثال آن این شعر اسدی است :
سیه روی گردد ز جرم گناه
سوی جینور پل نباشدْش راه.
اسدی.
رهی سخت چون جینور تن گداز
تهی چون کف زفت روز نیاز.
اسدی.
رجوع به چنیور شود.

پیشنهاد کاربران

بپرس