[ویکی فقه] سردار عرب و عامل هشام بن عبدالملک اموی در سند و خراسان بود.
وی از قبیله بنی مُرَّه بود که در دمشق سکنا گزیده بودند و در زمان یزیدبن عبدالملک (حک: ۱۰۱ـ ۱۰۵) مدتی والی سند شد. بعدها هشام بن عبدالملک (حک: ۱۰۵ـ۱۲۵) او را در مقام خود نگاه داشت . جنید تا دَیبُل پیش رفت و به رود مهران رسید. در آنجا، جیشبه / جیسیه بن داهر، حاکم سند، مانع عبور وی شد و به جنید نوشت که پیش از این اسلام آورده و عمربن عبدالعزیز او را به کار این مُلک گماشته است . آن دو چون به یکدیگر اعتماد نداشتند، نزد هم گروگان فرستادند و سرانجام جنگیدند که به شکست و کشته شدن جیسیه انجامید. چَچ بن داهر (در منابع عربی : صَصّه )، برادر جیسیه ، که از میدان جنگ گریخته بود، قصد عراق کرد تا خالدبن عبداللّه را از پیمان شکنی جنید آگاه سازد، اما جنید وی را نیز کشت و به حمله های خود ادامه داد و سپاهیانش از دو محور به سوی گجرات و مالوه پیشروی کردند. جنید چهل میلیون (درهم ) غنیمتی را که به دست آورد برای خلیفه فرستاد.
برکناری از حکومت سند
وی در ۱۱۰ از حکومت سند برکنار شد و پس از بازگشت ، هشام در باره اسرا و غنایم فتح سند از وی پرسش کرد و او پاسخ مبسوطی به خلیفه داد. ارقامی که یعقوبی در این باره ذکر کرده ، بسیار مبالغه آمیز است . پس از آن که جنید سند را ترک کرد، مردم سرزمینهای فتح شده شورش کردند و به تدریج تمام شهرها را پس گرفتند. این وضع سبب شد که جانشین وی ، تمیم بن زید عُتبی خیلی زود جای خود را به حَکَم بن عَوانه کلبی بدهد.
حکومت خراسان
جنید، پس از عزل از حکومت سند، به دمشق رفت و توجه هشام و همسر وی را بر انگیخت . هشام نیز در ۱۱۱ اَشْرَس بن عبداللّه ، والی خراسان ، را برکنار و جنید را به جای او منصوب کرد. هنگامی که جنید به مرو رسید، حَطّاب / خطّاب بن مُحْرِز سُلَمی ، نماینده اشرس ، به او پیوست . سپس جنید به اشرس ــ که در حال جنگ با مردم بخارا و سُغد بود ــ پیغام فرستاد و سوارانی خواست تا به او بپیوندند، زیرا نمی خواست اشرس بدون وی اقدامی کند. آنگاه با ترکها جنگید و آنان را شکست داد و پیروزمندانه به مرو بازگشت . وی عاملانی به ولایات گوناگون ، از جمله بخارا و سمرقند و هرات و بلخ ، فرستاد که همه از هم قبیله ایهای او، یعنی از عرب مُضَر، بودند.
جنگ دره یا واقعه شعب
...
وی از قبیله بنی مُرَّه بود که در دمشق سکنا گزیده بودند و در زمان یزیدبن عبدالملک (حک: ۱۰۱ـ ۱۰۵) مدتی والی سند شد. بعدها هشام بن عبدالملک (حک: ۱۰۵ـ۱۲۵) او را در مقام خود نگاه داشت . جنید تا دَیبُل پیش رفت و به رود مهران رسید. در آنجا، جیشبه / جیسیه بن داهر، حاکم سند، مانع عبور وی شد و به جنید نوشت که پیش از این اسلام آورده و عمربن عبدالعزیز او را به کار این مُلک گماشته است . آن دو چون به یکدیگر اعتماد نداشتند، نزد هم گروگان فرستادند و سرانجام جنگیدند که به شکست و کشته شدن جیسیه انجامید. چَچ بن داهر (در منابع عربی : صَصّه )، برادر جیسیه ، که از میدان جنگ گریخته بود، قصد عراق کرد تا خالدبن عبداللّه را از پیمان شکنی جنید آگاه سازد، اما جنید وی را نیز کشت و به حمله های خود ادامه داد و سپاهیانش از دو محور به سوی گجرات و مالوه پیشروی کردند. جنید چهل میلیون (درهم ) غنیمتی را که به دست آورد برای خلیفه فرستاد.
برکناری از حکومت سند
وی در ۱۱۰ از حکومت سند برکنار شد و پس از بازگشت ، هشام در باره اسرا و غنایم فتح سند از وی پرسش کرد و او پاسخ مبسوطی به خلیفه داد. ارقامی که یعقوبی در این باره ذکر کرده ، بسیار مبالغه آمیز است . پس از آن که جنید سند را ترک کرد، مردم سرزمینهای فتح شده شورش کردند و به تدریج تمام شهرها را پس گرفتند. این وضع سبب شد که جانشین وی ، تمیم بن زید عُتبی خیلی زود جای خود را به حَکَم بن عَوانه کلبی بدهد.
حکومت خراسان
جنید، پس از عزل از حکومت سند، به دمشق رفت و توجه هشام و همسر وی را بر انگیخت . هشام نیز در ۱۱۱ اَشْرَس بن عبداللّه ، والی خراسان ، را برکنار و جنید را به جای او منصوب کرد. هنگامی که جنید به مرو رسید، حَطّاب / خطّاب بن مُحْرِز سُلَمی ، نماینده اشرس ، به او پیوست . سپس جنید به اشرس ــ که در حال جنگ با مردم بخارا و سُغد بود ــ پیغام فرستاد و سوارانی خواست تا به او بپیوندند، زیرا نمی خواست اشرس بدون وی اقدامی کند. آنگاه با ترکها جنگید و آنان را شکست داد و پیروزمندانه به مرو بازگشت . وی عاملانی به ولایات گوناگون ، از جمله بخارا و سمرقند و هرات و بلخ ، فرستاد که همه از هم قبیله ایهای او، یعنی از عرب مُضَر، بودند.
جنگ دره یا واقعه شعب
...
wikifeqh: جنید_بن_عبدالرحمان