جنگی که نجاتم داد ( به انگلیسی: The War that Saved My Life ) یک رمان تاریخی نوشته شده توسط کیمبرلی بروبیکر بردلی است. [ ۱] این کتاب در سال ۲۰۱۵ توسط "Dial Books for Young Readers" منتشر شد. جنگی که نجاتم داد، کتاب افتخاری نیوبری در سال ۲۰۱۶ بود و اولین کتاب افتخار کیمبرلی بردلی بود. [ ۲]
آدا یک دختر ده ساله است که هرگز آپارتمان خود را در لندن ترک نکرده است. مادر مضطربش «مام» بیش از اندازه خجالت زده شده است تا اجازه دهد او را به خاطر پای چنبری ( پا پیچیده ) بیرون ببرد، اگر چه برادرش جیمی آزاد است که در هر زمانی که بخواهد بازی کند و بازی کند. آدا مجبور است روزهای خود را در یک آپارتمان یک خوابه صرف کند و تنها با یک پنجره که به او اجازه می دهد دنیا را ببیند. او تمام عمر خود را می کشد و می تواند به سختی ایستاد. او آشپزی می کند و از برادر شش ساله اش جیمی مراقبت می کند.
سال ۱۹۳۹ است و جنگ جهانی دوم آغاز شده است. دولت شروع به از بیرون بردن کودکان از لندن، برای فرار از جنگ، ارسال آنها به حومه شهر. مادر آدا نمی داند که آیا او جیمی را می فرستد اما نمی خواهد آدا را بفرستد. او به آدا می گوید که هیچ کس نمی خواهد از او مراقبت کند و از او دور نمی شود. آدا تمام تابستان را صرف آموزش نحوه راه رفتن و تصمیم گیری برای رفتن با جیمی بدون مادری دانست.
وقتی آنها به حومه می روند، هیچ کس نمی خواهد آدا و جیمی را مراقبت کند، بنابراین آن ها برای زندگی با یک زن به نام سوزان اسمیت فرستاده می شوند. سوزان تنها در خانه دو طبقه زندگی می کند و کاملاً واضح است که او بچه ها را نمی خواهد، فکر می کند که مناسب نیست برای مراقبت از آن ها. تجربه آدا در حومه شهر بسیار متفاوت از زندگی او در لندن است. او قادر به رفتن به خارج است، با کمک سوزان اسمیت، مراقبت کننده مراقبتی که در مقابل او زندگی می کند در لندن جایی که از نظر جسمی و ذهنی مورد آزار قرار گرفته است، چیزهای جدیدی را یاد بگیرد. عزت نفس کم آدا مانع از قدردانی از همه چیز است که سوزان برای او انجام می دهد. در حومه شهر، آدا خود را به سوار شدن بر تسویه حساب می آموزد، و خواندن و نوشتن را می آموزد.
بعد از چند ماه سوزان سعی می کرد با مادر آدا تماس بگیرد تا مجوز عمل پا آدا را داشته باشد، مادر آدا به نظر می رسد که بچه ها را دور کند. او آن ها را به لندن می فرستد، جایی که او به یک آپارتمان جدید نقل مکان کرده، و کوره آدا را دور می اندازد. در ادامه سوء استفاده از آدا و عدم اجازه دادن به او در خارج، او علاقه مند به مراقبت از او یا جیمی نیست و تنها آن ها را نقل مکان کرد، زیرا برای او ارزان تر بود. آدا با مادرش مقابله می کند و راه خود را برای او و جیمی به طور دائم با سوزان حرکت می دهد. داستان به پایان می رسد با آدا و جیمی ناخواسته بازگشت اولیه کمک به اینکه قادر به زندگی با سوزان، به عنوان یک بمب زده خانه سوزان در حالی که آن ها دور بودند، به طور کامل از بین بردن آن. داستان به پایان می رسد و آدا می گوید: «پس حالا بی حساب شدیم».
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفآدا یک دختر ده ساله است که هرگز آپارتمان خود را در لندن ترک نکرده است. مادر مضطربش «مام» بیش از اندازه خجالت زده شده است تا اجازه دهد او را به خاطر پای چنبری ( پا پیچیده ) بیرون ببرد، اگر چه برادرش جیمی آزاد است که در هر زمانی که بخواهد بازی کند و بازی کند. آدا مجبور است روزهای خود را در یک آپارتمان یک خوابه صرف کند و تنها با یک پنجره که به او اجازه می دهد دنیا را ببیند. او تمام عمر خود را می کشد و می تواند به سختی ایستاد. او آشپزی می کند و از برادر شش ساله اش جیمی مراقبت می کند.
سال ۱۹۳۹ است و جنگ جهانی دوم آغاز شده است. دولت شروع به از بیرون بردن کودکان از لندن، برای فرار از جنگ، ارسال آنها به حومه شهر. مادر آدا نمی داند که آیا او جیمی را می فرستد اما نمی خواهد آدا را بفرستد. او به آدا می گوید که هیچ کس نمی خواهد از او مراقبت کند و از او دور نمی شود. آدا تمام تابستان را صرف آموزش نحوه راه رفتن و تصمیم گیری برای رفتن با جیمی بدون مادری دانست.
وقتی آنها به حومه می روند، هیچ کس نمی خواهد آدا و جیمی را مراقبت کند، بنابراین آن ها برای زندگی با یک زن به نام سوزان اسمیت فرستاده می شوند. سوزان تنها در خانه دو طبقه زندگی می کند و کاملاً واضح است که او بچه ها را نمی خواهد، فکر می کند که مناسب نیست برای مراقبت از آن ها. تجربه آدا در حومه شهر بسیار متفاوت از زندگی او در لندن است. او قادر به رفتن به خارج است، با کمک سوزان اسمیت، مراقبت کننده مراقبتی که در مقابل او زندگی می کند در لندن جایی که از نظر جسمی و ذهنی مورد آزار قرار گرفته است، چیزهای جدیدی را یاد بگیرد. عزت نفس کم آدا مانع از قدردانی از همه چیز است که سوزان برای او انجام می دهد. در حومه شهر، آدا خود را به سوار شدن بر تسویه حساب می آموزد، و خواندن و نوشتن را می آموزد.
بعد از چند ماه سوزان سعی می کرد با مادر آدا تماس بگیرد تا مجوز عمل پا آدا را داشته باشد، مادر آدا به نظر می رسد که بچه ها را دور کند. او آن ها را به لندن می فرستد، جایی که او به یک آپارتمان جدید نقل مکان کرده، و کوره آدا را دور می اندازد. در ادامه سوء استفاده از آدا و عدم اجازه دادن به او در خارج، او علاقه مند به مراقبت از او یا جیمی نیست و تنها آن ها را نقل مکان کرد، زیرا برای او ارزان تر بود. آدا با مادرش مقابله می کند و راه خود را برای او و جیمی به طور دائم با سوزان حرکت می دهد. داستان به پایان می رسد با آدا و جیمی ناخواسته بازگشت اولیه کمک به اینکه قادر به زندگی با سوزان، به عنوان یک بمب زده خانه سوزان در حالی که آن ها دور بودند، به طور کامل از بین بردن آن. داستان به پایان می رسد و آدا می گوید: «پس حالا بی حساب شدیم».
wiki: جنگی که نجاتم داد