جنگنده
/jangande/
مترادف جنگنده: حربی، رزمنده، جنگی، سلحشور، مبارز
معنی انگلیسی:
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
۲. هواپیمای نظامی.
مترادف ها
جنگنده، رزمنده، جنگ کننده، مشت باز
فارسی به عربی
پیشنهاد کاربران
امروزه به بعضی از هواپیما های جنگی جنگنده گفته می شود .
جنگنده ها در مقایسه با هواپیماهای نظامی دیگر اندازه کوچکی دارند، آن ها به رزم هوایی با هواپیماهای دیگر پرداخته، بمب افکن های دشمن را سرنگون کرده و مأموریت های تاکتیکی متنوع دیگری را انجام می دهند و دارای انواع مختلفی هستند.
... [مشاهده متن کامل]
جنگنده ها همچنین با ایجاد برتری هوایی در فضای نبرد و تسلط بر حریم هوایی میدان نبرد به بمب افکن ها و هواپیماهای تهاجمی اجازه می دهند تا در بمباران تاکتیکی و استراتژیک اهداف دشمن شرکت کنند. موفقیت یا شکست تلاش های یک جنگنده برای به دست آوردن برتری هوایی به عوامل متعددی از جمله مهارت خلبانان، درستی تاکتیکی دکترین جنگی برای استقرار جنگنده ها و تعداد و عملکرد آن جنگنده ها بستگی دارد.
جنگنده ها در مقایسه با هواپیماهای نظامی دیگر اندازه کوچکی دارند، آن ها به رزم هوایی با هواپیماهای دیگر پرداخته، بمب افکن های دشمن را سرنگون کرده و مأموریت های تاکتیکی متنوع دیگری را انجام می دهند و دارای انواع مختلفی هستند.
... [مشاهده متن کامل]
جنگنده ها همچنین با ایجاد برتری هوایی در فضای نبرد و تسلط بر حریم هوایی میدان نبرد به بمب افکن ها و هواپیماهای تهاجمی اجازه می دهند تا در بمباران تاکتیکی و استراتژیک اهداف دشمن شرکت کنند. موفقیت یا شکست تلاش های یک جنگنده برای به دست آوردن برتری هوایی به عوامل متعددی از جمله مهارت خلبانان، درستی تاکتیکی دکترین جنگی برای استقرار جنگنده ها و تعداد و عملکرد آن جنگنده ها بستگی دارد.
رزمجو