جنگجویی

/jangjuyi/

مترادف جنگجویی: جنگاوری، چالشگری، رزمجویی، سلحشوری، شجاعت، میدانداری

معنی انگلیسی:
fight

لغت نامه دهخدا

جنگجویی. [ ج َ ] ( حامص مرکب ) ستیزه جویی. مخاصمت و منازعت. ( ناظم الاطباء ).

فرهنگ فارسی

جنگاوری دلیری شجاعت .

فرهنگ عمید

۱. جنگاوری، دلیری.
۲. [مجاز] مبارزه.

فارسی به عربی

قتال

پیشنهاد کاربران

بپرس