جنگ های ایلام و آشور از زمان سارگن دوم ( دوران حکمرانی ۷۲۲–۷۰۵ پ. م ) آغاز شد و به غیر از جنگ های پراکنده و کوچک، ۷ دورهٔ جنگی مشخص را شامل می شود. آخرین این جنگ ها در ۶۴۵ پ. م. حادث شد و با پیروزی آشور بانیپال پادشاه نیرومند آشور و نابودی عیلام به پایان رسید.
... [مشاهده متن کامل]
در زمان تیگلات پیلیسر سوم دولت مردمان کوهستانی که مابین عیلام و آشور زندگی می کردند، مطیع دولت آشور شدند و پس از آن این دو دولت با یکدیگر همسایه گردیدند. در این زمان بابل تحت تسلط آشور قرار داشت. دولت عیلام قصد داشت با مردم بابل که از اشغال کشورشان ناراضی بودند، متحد شود. سارگن دوم ( دوران حکمرانی ۷۲۲–۷۰۵ پ. م ) امپراتور آشور، همین که از این اتحاد آگاهی یافت، فرصت به متحدین نداد و به هر دو جناح حمله کرد، اما نتوانست در داخل عیلام پیشرفتی حاصل کند و جنگ بدون نتیجه برای هر دو طرف به پایان رسید و در معنی آشوریان شکست خوردند. این جنگ به جنگ دوریلو ( به انگلیسی: Durilu ) موسوم است.
بعد از سارگون دوم، سناخریب به پادشاهی رسید. در این اوان شورشی در عیلام روی داد و پادشاه عیلام کال لودوش، در این شورش کشته شد. پادشاه آشور از فرصت استفاده کرد و از طرف جنوب عیلام، یعنی سواحل خلیج فارس داخل جلگهٔ شوش شد. در کتیبه های بجا ماندهٔ آشوری آمده است که آشوری ها ۳۶ قلعه و برج را گرفتند و خراب کردند و برخی از اهالی را به اسارت به آشور بردند.
در سال ۶۹۲ پیش از میلاد عیلامیان هوما منانو را به پادشاهی انتخاب کردند. این پادشاه سر و سامانی به قشون عیلام داد. او قشون چشمگیر و نیرومندی از مردمان دیگر فلات ایران که در این زمان آریاییان نیز جزو آنان بودند، مهیا کرد. در سال ۶۹۰ ق. م. دوباره با آشور جنگ درگرفت با وجوداینکه سردار قشون عیلام کشته شد، عیلامیان آن قدر پافشاری کردند که جنگ بی نتیجه ماند. سال بعد آشور به بابل حمله کرد و آنجا را تصرف کرد.
هومبان هالتاش شاه عیلام که آشور را در جاهای دیگر گرفتار دید، به بابل تاخت و تا شهر سیپ پار پیش رفت و با غنائمی به شوش مراجعت کرد و بعد از چند روز مرد و ب جای او، برادرش اورتاکو به تخت نشست. وی با آشور روابطی برقرار کرد؛ بدین معنی که آشور کمکی به عیلام نمود و دولت عیلام تندیس ایزد سیپ پار را که جزو غنائم آورده بود، مسترد داشت.
در زمان پادشاهی اسارهادون امپراتور آشور، این دولت به حد اعلای قدرت خود رسید. آشوریان مصر را تسخیر کردند و شاهزاده خانم های مصری را به اسارت به آشور بردند. غیر از عیلام در آسیای غربی دیگر دولتی نمانده بود که تابع یا دست نشاندهٔ آشور نباشد.
... [مشاهده متن کامل]
در زمان تیگلات پیلیسر سوم دولت مردمان کوهستانی که مابین عیلام و آشور زندگی می کردند، مطیع دولت آشور شدند و پس از آن این دو دولت با یکدیگر همسایه گردیدند. در این زمان بابل تحت تسلط آشور قرار داشت. دولت عیلام قصد داشت با مردم بابل که از اشغال کشورشان ناراضی بودند، متحد شود. سارگن دوم ( دوران حکمرانی ۷۲۲–۷۰۵ پ. م ) امپراتور آشور، همین که از این اتحاد آگاهی یافت، فرصت به متحدین نداد و به هر دو جناح حمله کرد، اما نتوانست در داخل عیلام پیشرفتی حاصل کند و جنگ بدون نتیجه برای هر دو طرف به پایان رسید و در معنی آشوریان شکست خوردند. این جنگ به جنگ دوریلو ( به انگلیسی: Durilu ) موسوم است.
بعد از سارگون دوم، سناخریب به پادشاهی رسید. در این اوان شورشی در عیلام روی داد و پادشاه عیلام کال لودوش، در این شورش کشته شد. پادشاه آشور از فرصت استفاده کرد و از طرف جنوب عیلام، یعنی سواحل خلیج فارس داخل جلگهٔ شوش شد. در کتیبه های بجا ماندهٔ آشوری آمده است که آشوری ها ۳۶ قلعه و برج را گرفتند و خراب کردند و برخی از اهالی را به اسارت به آشور بردند.
در سال ۶۹۲ پیش از میلاد عیلامیان هوما منانو را به پادشاهی انتخاب کردند. این پادشاه سر و سامانی به قشون عیلام داد. او قشون چشمگیر و نیرومندی از مردمان دیگر فلات ایران که در این زمان آریاییان نیز جزو آنان بودند، مهیا کرد. در سال ۶۹۰ ق. م. دوباره با آشور جنگ درگرفت با وجوداینکه سردار قشون عیلام کشته شد، عیلامیان آن قدر پافشاری کردند که جنگ بی نتیجه ماند. سال بعد آشور به بابل حمله کرد و آنجا را تصرف کرد.
هومبان هالتاش شاه عیلام که آشور را در جاهای دیگر گرفتار دید، به بابل تاخت و تا شهر سیپ پار پیش رفت و با غنائمی به شوش مراجعت کرد و بعد از چند روز مرد و ب جای او، برادرش اورتاکو به تخت نشست. وی با آشور روابطی برقرار کرد؛ بدین معنی که آشور کمکی به عیلام نمود و دولت عیلام تندیس ایزد سیپ پار را که جزو غنائم آورده بود، مسترد داشت.
در زمان پادشاهی اسارهادون امپراتور آشور، این دولت به حد اعلای قدرت خود رسید. آشوریان مصر را تسخیر کردند و شاهزاده خانم های مصری را به اسارت به آشور بردند. غیر از عیلام در آسیای غربی دیگر دولتی نمانده بود که تابع یا دست نشاندهٔ آشور نباشد.