جنگ ایران و روم شرقی میان سال های ۶۰۲ تا ۶۲۸ میلادی بین خسرو پرویز، شاهنشاه ساسانی و فوکاس و هراکلیوس، امپراتوران بیزانس بود که آخرین و بزرگترین جنگ از جنگ های ایران و روم شرقی به شمار می رود.
با کشته شدن موریس، امپراتور بیزانس، در سال ۶۰۲ و پیش آمدن خلأ قدرت و کودتای فوکاس برای تصاحب تاج و تخت، خسروپرویز به فکر استفاده از این وضعیت و هجوم به مرزهای بیزانس افتاد. برای این منظور، وی خونخواهی موریس را که در به تخت نشینی خودش نقش داشت، دستاویز قرار داد.
... [مشاهده متن کامل]
خسرو پرویز دو لشکر را با دو فرمانده به نام های شهربراز و شاهین به جنگ با بیزانس فرستاد. شهربراز با لشکری به سمت شام و سپس مصر حرکت کرد و شاهین به سمت آناتولی و قسطنطنیه گسیل شد. ساسانیان در آغاز توسط این دو سپهسالار، پیروزی های زیادی به دست آوردند. شهربراز در حملات خود موفق بود و پس از فتح شام، موفق شد اسکندریه را نیز تصرف کند و شاهین هم با لشکری از انطاکیه عبور کرد و کاپادوکیه و آناتولی را تسخیر کرد. وی رهسپار فتح کنستانتینوپل ( قسطنطنیه ) شد. در همین زمان قیام هایی علیه فوکاس به وقوع پیوست، که در نتیجه آنها هراکلیوس به سلطنت رسید و در سال ۶۲۲ میلادی عازم جنگ با ساسانیان شد. هراکلیوس در چند جنگ که در اطراف لازستان، تفلیس و ارمنستان با شهربراز داشت، به پیروزی رسید. شاهین در مواجهه با نیروهای مدافع قسطنطنیه که فرماندهی آنها به دست تئودور، برادر هراکلیوس بود، متحمل شکست شد و به شهر خلقیدون عقب نشینی کرد. شاهین بعد از این شکست درگذشت.
در سال ۶۲۷ میلادی هراکلیوس شکست سختی به سپاه ایران در نبرد نینوا وارد آورد و وارد دستگرد در نزدیکی تیسفون، پایتخت ساسانیان شد و سپس پیامی مبنی بر درخواست مذاکرات صلح به تیسفون ارسال کرد. در تیسفون صاحب منصبان و نظامیان خسروپرویز را از پادشاهی خلع و زندانی کردند و پسر وی شیرویه را با نام قباد دوم به سلطنت برگزیدند. قباد شرایط صلح رومیان را پذیرفت و جنگ در ۶۲۸ میلادی پایان یافت. در نهایت، این جنگ با تضعیف شدید هر دو امپراتوری، زمینهٔ فتوحات مسلمانان در کمتر از یک دهه بعد را فراهم ساخت.
در سال ۵۸۸ میلادی و در زمان هرمز چهارم، خاقانات ترک، طی نخستین جنگ ایران و ترکان، به مرزهای شمال شرقی امپراتوری ساسانیان حمله کردند و تا هرات پیش آمدند. هرمز، بهرام چوبین را به سمت آن ها گسیل کرد. بهرام از خاندان مهران، یکی از هفت خاندان برتر امپراتوری ساسانی بود. پس از پیروزی بهرام بر ترکان شمال شرقی، هرمز او را به جنگ با بیزانس در ارمنستان فرستاد. بهرام علی رغم پیروزی هایی که در ایبری به دست آورده بود، در کناره رود ارس از سپاه روم شکست خورد. هرمز با خبردار شدن از این شکست، بهرام را مورد سرزنش قرار داد و او را تحقیر کرد. این رفتار هرمز باعث شد بهرام و دیگر فرماندهان نظامی علیه هرمز دست به شورش بزنند. بهرام ابتدا به خراسان بزرگ رفت و در آنجا یکی از فرماندهانش را به حکومت گماشت و سپس به سمت پایتخت حرکت کرد. در پایتخت برادران هرمز، ویستهم و وندوی نیز علیه هرمز دست به کودتا زدند و وی را کور و زندانی کردند. همچنین خسرو پرویز را به پایتخت خواندند. خسرو بعد از آنکه به تیسفون وارد شد و تاجگذاری کرد، بهرام چوبین را به اطاعت فراخواند. اما بهرام چون خود را از تبار اشکانیان می دانست و سودای سلطنت داشت، با خسرو پرویز به مخالفت برخاست. در جنگی که بین خسرو و بهرام در نزدیکی آبراهه نهروان اتفاق افتاد، خسرو شکست خورد و ابتدا به تیسفون، سپس به شهر رومی قیصریه رفته و نزد امپراتور روم پناهنده شد. بهرام چوبین سپس به تیسفون قدم گذاشت و تحت عنوان بهرام ششم تاجگذاری کرد.
با کشته شدن موریس، امپراتور بیزانس، در سال ۶۰۲ و پیش آمدن خلأ قدرت و کودتای فوکاس برای تصاحب تاج و تخت، خسروپرویز به فکر استفاده از این وضعیت و هجوم به مرزهای بیزانس افتاد. برای این منظور، وی خونخواهی موریس را که در به تخت نشینی خودش نقش داشت، دستاویز قرار داد.
... [مشاهده متن کامل]
خسرو پرویز دو لشکر را با دو فرمانده به نام های شهربراز و شاهین به جنگ با بیزانس فرستاد. شهربراز با لشکری به سمت شام و سپس مصر حرکت کرد و شاهین به سمت آناتولی و قسطنطنیه گسیل شد. ساسانیان در آغاز توسط این دو سپهسالار، پیروزی های زیادی به دست آوردند. شهربراز در حملات خود موفق بود و پس از فتح شام، موفق شد اسکندریه را نیز تصرف کند و شاهین هم با لشکری از انطاکیه عبور کرد و کاپادوکیه و آناتولی را تسخیر کرد. وی رهسپار فتح کنستانتینوپل ( قسطنطنیه ) شد. در همین زمان قیام هایی علیه فوکاس به وقوع پیوست، که در نتیجه آنها هراکلیوس به سلطنت رسید و در سال ۶۲۲ میلادی عازم جنگ با ساسانیان شد. هراکلیوس در چند جنگ که در اطراف لازستان، تفلیس و ارمنستان با شهربراز داشت، به پیروزی رسید. شاهین در مواجهه با نیروهای مدافع قسطنطنیه که فرماندهی آنها به دست تئودور، برادر هراکلیوس بود، متحمل شکست شد و به شهر خلقیدون عقب نشینی کرد. شاهین بعد از این شکست درگذشت.
در سال ۶۲۷ میلادی هراکلیوس شکست سختی به سپاه ایران در نبرد نینوا وارد آورد و وارد دستگرد در نزدیکی تیسفون، پایتخت ساسانیان شد و سپس پیامی مبنی بر درخواست مذاکرات صلح به تیسفون ارسال کرد. در تیسفون صاحب منصبان و نظامیان خسروپرویز را از پادشاهی خلع و زندانی کردند و پسر وی شیرویه را با نام قباد دوم به سلطنت برگزیدند. قباد شرایط صلح رومیان را پذیرفت و جنگ در ۶۲۸ میلادی پایان یافت. در نهایت، این جنگ با تضعیف شدید هر دو امپراتوری، زمینهٔ فتوحات مسلمانان در کمتر از یک دهه بعد را فراهم ساخت.
در سال ۵۸۸ میلادی و در زمان هرمز چهارم، خاقانات ترک، طی نخستین جنگ ایران و ترکان، به مرزهای شمال شرقی امپراتوری ساسانیان حمله کردند و تا هرات پیش آمدند. هرمز، بهرام چوبین را به سمت آن ها گسیل کرد. بهرام از خاندان مهران، یکی از هفت خاندان برتر امپراتوری ساسانی بود. پس از پیروزی بهرام بر ترکان شمال شرقی، هرمز او را به جنگ با بیزانس در ارمنستان فرستاد. بهرام علی رغم پیروزی هایی که در ایبری به دست آورده بود، در کناره رود ارس از سپاه روم شکست خورد. هرمز با خبردار شدن از این شکست، بهرام را مورد سرزنش قرار داد و او را تحقیر کرد. این رفتار هرمز باعث شد بهرام و دیگر فرماندهان نظامی علیه هرمز دست به شورش بزنند. بهرام ابتدا به خراسان بزرگ رفت و در آنجا یکی از فرماندهانش را به حکومت گماشت و سپس به سمت پایتخت حرکت کرد. در پایتخت برادران هرمز، ویستهم و وندوی نیز علیه هرمز دست به کودتا زدند و وی را کور و زندانی کردند. همچنین خسرو پرویز را به پایتخت خواندند. خسرو بعد از آنکه به تیسفون وارد شد و تاجگذاری کرد، بهرام چوبین را به اطاعت فراخواند. اما بهرام چون خود را از تبار اشکانیان می دانست و سودای سلطنت داشت، با خسرو پرویز به مخالفت برخاست. در جنگی که بین خسرو و بهرام در نزدیکی آبراهه نهروان اتفاق افتاد، خسرو شکست خورد و ابتدا به تیسفون، سپس به شهر رومی قیصریه رفته و نزد امپراتور روم پناهنده شد. بهرام چوبین سپس به تیسفون قدم گذاشت و تحت عنوان بهرام ششم تاجگذاری کرد.