جنگ دوم تاراین در ۱۱۹۲ میلادی توسط غوریان علیه چاهامناها و متحدینشان در نزدیکی منطقه تاراین ( تراوری امروزی در ایالت هاریانا، هندوستان ) آغاز شد. شاه سلسله غوریان معزالدین محمد غوری، شاه چاهامناها پریتویراج چوهان را مغلوب نمود تا شکست نبرد اول تاراین را تلافی کند.
... [مشاهده متن کامل]
نیروهای پریتویراج چوهان، نیروهای غوریان را در جنگ اول تاراین در ۱۱۹۱ میلادی مغلوب نموده بود. شاه غوریان، معزالدین که در جریان نبرد به شدت مجروح شده بود به غزنی بازگشت و برای انتقام گرفتن شکست خود آماده گی گرفت.
تاریخ نگاران معمولاً تاریخ جنگ دوم تاراین را سال ۱۱۹۲ میلادی می گویند، هرچند این احتمال نیز وجود دارد، که این جنگ در اواخر ۱۱۹۱ میلادی اتفاق افتاده باشد.
بر بنیاد یادداشت نویسنده قرن شانزدهم - هفدهم میلادی، محمد قاسم فرشته، در این جنگ «ارتش چوهان مشتمل بر ۳٬۰۰۰ فیل، ۳۰۰٬۰۰۰ سواره نظام و پیاده نظام بود»، هرچند این آمار از نظر تاریخ نگاران مدرن اغراق آمیز پنداشته می شود. بر اساس ساتیش چندرا، این ارقام به این دلیل اغراق آمیز بیان شده است تا «چالشی که معزالدین به آن روبرو بود و میزان پیروزی وی بزرگ نمایی» شود. کاشیک رای نیز بیان می کند که وقایع نویس های مسلمان همواره قدرت ارتش هندو را به طور اغراق آمیز بلند می - نویسند تا شاهان مسلمان را تمجید کنند و رقم ۳۰۰٬۰۰۰ از لحاظ نظری احتمالاً می توانست کل نیروهای باشد که شاهی راجبوت در آن زمان بسیج کند.
براساس منابع هندی چون همیر ماهاکاویا و پریتویراج راسو، ارتش چاهامانا همزمان در چندین جبهه درگیر شده و تنها بخشی از ارتشش را در میدان نبرد در اختیار داشت. سایر قوای او در حال نزدیکی به پریتویراج بودند، اما سرنوشت تقریباً به نفع معزالدین رقم خورد.
طبق منهاج الدین سراج، معزالدین ۱۲۰٬۰۰۰ مرد کاملاً زره پوش با خود به نبرد آورد و خود وی یک نیروی سواره نظام نخبه ۴۰٬۰۰۰ نفری را فرمان دهی می کرد. طبق تاریخ نگار کوشیک رای، هرچند قدرت واقعی ارتش ها مشخص نیست، اما می توان تخمین نمود که ارتش پریتویراج از نظر ارقام بیشتر باشد.
نبرد در همان میدانی به وقوع پیوست که جنگ اولی در آن رخ داده بود. با درک این مسئله که نیروهای چاهامنا دارای نظم خوب بودند، غوری ها نخواستند تا وارد یک جنگ مستقیم و روبرو با آن ها شوند. غوریان در عوض، ارتش خود را به پنج دسته تقسیم نموده و چهار دسته آن ها برای حمله به جوانب و عقب دشمن فرستاده شدند.

... [مشاهده متن کامل]
نیروهای پریتویراج چوهان، نیروهای غوریان را در جنگ اول تاراین در ۱۱۹۱ میلادی مغلوب نموده بود. شاه غوریان، معزالدین که در جریان نبرد به شدت مجروح شده بود به غزنی بازگشت و برای انتقام گرفتن شکست خود آماده گی گرفت.
تاریخ نگاران معمولاً تاریخ جنگ دوم تاراین را سال ۱۱۹۲ میلادی می گویند، هرچند این احتمال نیز وجود دارد، که این جنگ در اواخر ۱۱۹۱ میلادی اتفاق افتاده باشد.
بر بنیاد یادداشت نویسنده قرن شانزدهم - هفدهم میلادی، محمد قاسم فرشته، در این جنگ «ارتش چوهان مشتمل بر ۳٬۰۰۰ فیل، ۳۰۰٬۰۰۰ سواره نظام و پیاده نظام بود»، هرچند این آمار از نظر تاریخ نگاران مدرن اغراق آمیز پنداشته می شود. بر اساس ساتیش چندرا، این ارقام به این دلیل اغراق آمیز بیان شده است تا «چالشی که معزالدین به آن روبرو بود و میزان پیروزی وی بزرگ نمایی» شود. کاشیک رای نیز بیان می کند که وقایع نویس های مسلمان همواره قدرت ارتش هندو را به طور اغراق آمیز بلند می - نویسند تا شاهان مسلمان را تمجید کنند و رقم ۳۰۰٬۰۰۰ از لحاظ نظری احتمالاً می توانست کل نیروهای باشد که شاهی راجبوت در آن زمان بسیج کند.
براساس منابع هندی چون همیر ماهاکاویا و پریتویراج راسو، ارتش چاهامانا همزمان در چندین جبهه درگیر شده و تنها بخشی از ارتشش را در میدان نبرد در اختیار داشت. سایر قوای او در حال نزدیکی به پریتویراج بودند، اما سرنوشت تقریباً به نفع معزالدین رقم خورد.
طبق منهاج الدین سراج، معزالدین ۱۲۰٬۰۰۰ مرد کاملاً زره پوش با خود به نبرد آورد و خود وی یک نیروی سواره نظام نخبه ۴۰٬۰۰۰ نفری را فرمان دهی می کرد. طبق تاریخ نگار کوشیک رای، هرچند قدرت واقعی ارتش ها مشخص نیست، اما می توان تخمین نمود که ارتش پریتویراج از نظر ارقام بیشتر باشد.
نبرد در همان میدانی به وقوع پیوست که جنگ اولی در آن رخ داده بود. با درک این مسئله که نیروهای چاهامنا دارای نظم خوب بودند، غوری ها نخواستند تا وارد یک جنگ مستقیم و روبرو با آن ها شوند. غوریان در عوض، ارتش خود را به پنج دسته تقسیم نموده و چهار دسته آن ها برای حمله به جوانب و عقب دشمن فرستاده شدند.
