جنگ در افغانستان (۱۹۹۲–۱۹۸۹). جنگ داخلی افغانستان در سال ۱۳۶۸ با خروج نظامیان شوروی از افغانستان وارد مقطع جدیدی شد که در آن دولت سوسیالیستی افغانستان به ریاست محمد نجیب الله به تنهایی با مجاهدین افغان می جنگید. این مرحله از جنگ تا سقوط دولت در اردیبهشت ۱۳۷۱ ادامه پیدا کرد. با این حال جنگ داخلی پس از پیروزی مجاهدین خاتمه نیافت و چندی بعد این گروه ها وارد جنگ خونینی با یکدیگر شدند تا اینکه طالبان با شکست تمامی آن ها دولت جدید را هم سرنگون کرد.
بعد از خروج شوروی از افغانستان آژانس های اطلاعاتی آمریکایی انتظار داشتند که دولت نجیب الله در طول سه تا شش ماه آینده سقوط کند. اما این برآورد، ظرفیت های موجود دولت افغانستان را در نظر نگرفته بود. مهم ترین آنها حجم عظیمی از تجهیزات نظامی که شوروی در اختیار دولت متحد خود در افغانستان قرار بوده بود. در سال ۱۳۶۸ ارتش و شبه نظامیان حامی دولت ۱۵۶۸ تانک، ۸۲۸ نفربر زره پوش، ۴۸۸۰ ادوات توپخانه ای، ۱۲۶ جنگنده - بمب افکن مدرن و ۱۴ بالگرد تهاجمی در اختیار داشتند. دولت افغانستان همچنین از کمک های شوروی به ارزش دو تا شش میلیارد در سال برخوردار بود و مشاورین نظامی شوروی هم در افغانستان حضور داشتند. ارتش افغانستان تعداد زیادی موشک اسکاد نیز در اختیار داشت و در این مقطع از جنگ بیش از دو هزار اسکاد به پایگاه های مجاهدین شلیک کرد و این عظیم ترین میزان موشک بالستیکی است که از جنگ جهانی دوم تاکنون استفاده شده است. این قدرت آتش آن ها مجاهدین را از پیشروی عاجز می کرد.
نیروی دیگر دولت افغانستان شبه نظامیان هوادار دولت بودند که میلیشای عبدالرشید دوستم کارآمدترین آنها بود. دوستم که مستقیم از رئیس جمهور نجیب الله دستور می گرفت، حدود ۴۰ هزار جنگ جوی محلی که عمدتاً از قوم ازبک بودند در اختیار داشت و یک نیروی ذخیرهٔ استراتژیک برای دولت محسوب می شد و در عمل تنها نیرویی بود که قدرت انجام عملیات های تهاجمی را داشت.
از طرف دیگر مجاهدین هم از کمک های نظامی گسترده آمریکا، پاکستان، عربستان، چین و کشورهای دیگر برخوردار بودند. کمک های آمریکا از طریق پاکستان به دست مجاهدین می رسید و بخش عمده آن تحویل حزب اسلامی حکمتیار می شد. بیشتر کمک های عربستان که عمدتاً حمایت مالی بود به اتحاد اسلامی افغانستان به رهبری عبدالرسول سیاف می رسید که بیشتر جنگ جویان عرب داوطلب نیز از این طریق وارد افغانستان می شدند.
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفبعد از خروج شوروی از افغانستان آژانس های اطلاعاتی آمریکایی انتظار داشتند که دولت نجیب الله در طول سه تا شش ماه آینده سقوط کند. اما این برآورد، ظرفیت های موجود دولت افغانستان را در نظر نگرفته بود. مهم ترین آنها حجم عظیمی از تجهیزات نظامی که شوروی در اختیار دولت متحد خود در افغانستان قرار بوده بود. در سال ۱۳۶۸ ارتش و شبه نظامیان حامی دولت ۱۵۶۸ تانک، ۸۲۸ نفربر زره پوش، ۴۸۸۰ ادوات توپخانه ای، ۱۲۶ جنگنده - بمب افکن مدرن و ۱۴ بالگرد تهاجمی در اختیار داشتند. دولت افغانستان همچنین از کمک های شوروی به ارزش دو تا شش میلیارد در سال برخوردار بود و مشاورین نظامی شوروی هم در افغانستان حضور داشتند. ارتش افغانستان تعداد زیادی موشک اسکاد نیز در اختیار داشت و در این مقطع از جنگ بیش از دو هزار اسکاد به پایگاه های مجاهدین شلیک کرد و این عظیم ترین میزان موشک بالستیکی است که از جنگ جهانی دوم تاکنون استفاده شده است. این قدرت آتش آن ها مجاهدین را از پیشروی عاجز می کرد.
نیروی دیگر دولت افغانستان شبه نظامیان هوادار دولت بودند که میلیشای عبدالرشید دوستم کارآمدترین آنها بود. دوستم که مستقیم از رئیس جمهور نجیب الله دستور می گرفت، حدود ۴۰ هزار جنگ جوی محلی که عمدتاً از قوم ازبک بودند در اختیار داشت و یک نیروی ذخیرهٔ استراتژیک برای دولت محسوب می شد و در عمل تنها نیرویی بود که قدرت انجام عملیات های تهاجمی را داشت.
از طرف دیگر مجاهدین هم از کمک های نظامی گسترده آمریکا، پاکستان، عربستان، چین و کشورهای دیگر برخوردار بودند. کمک های آمریکا از طریق پاکستان به دست مجاهدین می رسید و بخش عمده آن تحویل حزب اسلامی حکمتیار می شد. بیشتر کمک های عربستان که عمدتاً حمایت مالی بود به اتحاد اسلامی افغانستان به رهبری عبدالرسول سیاف می رسید که بیشتر جنگ جویان عرب داوطلب نیز از این طریق وارد افغانستان می شدند.