جنگ ایران و عثمانی

پیشنهاد کاربران

جنگ ایران و عثمانی از سال ۱۶۰۳ تا ۱۶۱۸، جنگی بود که در میان شاه عباس یکم صفویان ایران و سلطان احمد یکم عثمانی درگرفت.
جنگ ایران و عثمانی ( ۱۶۱۸–۱۶۰۳ ) اندکی پیش از مرگ پدر احمد یکم ( محمد سوم ) آغاز شده بود. احمد یکم پس از به تخت نشستن، زاده یوسف سنان پاشا را به عنوان رهبر سپاه شرق منصوب کرد. ارتش عثمانی در ۱۵ ژوئن ۱۶۰۴ از قسطنطنیه حرکت کرد اما خیلی دیر شده بود، و زمانی که در ۸ نوامبر ۱۶۰۴ به جبهه شرقی رسید، ارتش صفوی ایروان را تصرف کرد و وارد ایالت قارص شد و فقط قوای عثمانی می توانست در آخالتسیخه آنها را متوقف کند. با وجود مساعد بودن شرایط، یوسف سینان پاشا تصمیم گرفت برای زمستان در وان بماند، اما پس از آن به ارزروم لشکر کشید تا از حمله صفویان جلوگیری کند. این امر باعث ناآرامی در سپاه عثمانی شد و آن سال عملاً برای عثمانی ها هدر رفت و بی نتیجه ماند.
...
[مشاهده متن کامل]

در سال ۱۶۰۵، یوسف سیان پاشا برای تصرف تبریز لشکرکشی کرد، اما ارتش توسط کوسه صفر پاشا، بیگلربیگی ارزروم، تضعیف شد و به طور جداگانه و بدون راهبری از سینان پاشا به سمت صفویان لشکر کشید و در نتیجه توسط لشکر صفویان اسیر شد. ارتش عثمانی در نبرد ارومیه شکست خورد و مجبور شد ابتدا به وان و سپس به دیاربکر فرار کند. سینان پاشا، جانبولات اوغلو حسین پاشا، بیگلربیگی حلب که برای کمک آمده بود، به بهانه اینکه خیلی دیر آمده است را اعدام کرد. این کار باعث شورش در سپاه شد. در این شورش سنان پاشا کشته شد و قوای صفوی توانست گنجه، شیروان و شماخی را در آذربایجان تصرف کند.
شاه عباس پس از مدتی استقرار در مقام پادشاهی، با همکاری الله وردی خان گرجی، سردار مورد علاقه اش و رابرت شرلی انگلیسی توانسته بود دست به اصلاحاتی در ساختار ارتش بزند و بنابراین جنگ را با عثمانی در سال ۱۶۰۳ آغاز نمود و در سال ۱۶۰۴ در نبرد ارومیه نخستین پیروزی اش را رقم زد. این پیروزی شاه عباس، عثمانی ها را مجبور ساخت تا مناطقی مانند بغداد عراق را که قبلاً در مبارزات خود با ایرانیان تصرف کرده بودند، باز پس دهند. وی کمی پس از آن پیروزی در سال ۱۶۰۵، با گذشتن از رود فرات پیروزی دیگری را در منطقه بصره به دست آورد. پس از مدتی در سال ۱۶۱۱، شاه عباس عثمانی ها را در فشار گذاشت تا مناطق شیروان و کردستان را به ایران بازگردانند. تا مدتی پس از آن جنگی وجود نداشت اما در سال ۱۶۱۸ جنگی میان سپاه ایران و سپاهی متشکل از عثمانی ها و تاتارها در نزدیک شهر سلطانیه درگرفت که در این جنگ لشکر عثمانی ها و تاتارها به کلی نابود شد و این جنگ منجر به قراردادی بسیار راضی کننده برای ایرانیان شد.

جنگ ایران و عثمانی
منابع• https://fa.wikipedia.org/wiki/جنگ_ایران_و_عثمانی_(۱۶۱۸–۱۶۰۳)
جنگ ایران و عثمانی ( ۱۵۹۰–۱۵۷۸ ) جنگی بود میان ایران زیر فرمان شاه محمد خدابنده و پس از آن شاه عباس یکم و امپراتوری عثمانی زیر فرمان سلطان مراد سوم درگرفت. این جنگ از ۱۵۷۷–۷۸ آغاز شده و تا ۱۵۹۰ ادامه داشت. امپراتوری عثمانی جنگ را با هدف تسخیر آذربایجان و قفقاز آغاز کرد. این جنگ برای سالها به طول انجامید و عثمانیان موفق شدند تا مناطق تفلیس ( در ۱۵۷۸ ) را به دست آورند.
...
[مشاهده متن کامل]

عثمانی ها از سال ۱۵۵۵ بر اساس پیمان آماسیه با امپراتوری رقیب صفوی که مدتی اختلافات مرزی را حل کرده بود، در صلح بودند. اما در سال ۱۵۷۷ در زمان پادشاهی شاه محمد خدابنده، مراد سوم اعلام جنگ کرد و جنگ عثمانی و صفوی را که تا سال ۱۵۹۰ به طول انجامید، آغاز کرد. او شرایط هرج و مرج در دربار صفوی پس از مرگ شاه طهماسب اول را مغتنم شمرد و صلحنامه آماسیه را نادیده گرفت. مراد تحت تأثیر وزیران مصطفی پاشا و خواجه سنان پاشا قرار گرفته بود و مخالفت های وزیر اعظم سوکولو را نادیده گرفت. مراد سوم با صفویان جنگید و این نبرد به مدت ۱۲ سال به طول انجامید و با عهدنامه فرهاد پاشا ( عهدنامه قسطنطنیه ) در سال ۱۵۹۰ میلادی پایان یافت که منجر به دستاوردهای بزرگ اما موقت برای عثمانی شد. پس از این قرارداد مناطق وسیعی از غرب کشور و قفقاز ضمیمه خاک عثمانی شد. در سال های بعد و طی نبردهای بین سال های ۱۶۰۳ تا ۱۶۱۸ این سرزمین ها توسط شاه عباس بزرگ پس گرفته شد.
مقدمات حرکت اردوی عثمانی از استانبول به سوی قلمرو ایران درست از اوائل محرم ۹۸۶ قمری با انتقال خیمه و خرگاه اردو به اسکدار ( اسکودار ) آغاز شد. اما پیش از حرکت اردو، از آنجا که بنا بود با یک کشور اسلامی و ملت مسلمان جنگ صورت گیرد، شیخ الاسلام شمس الدین احمد قاضی زاده طبق سنت اسلاف خویش با صدور فتوی، ضمن مشروع دانستن جنگ علیه صفویان، «حکم کشندگان و کشته شدگان و نیز اسرا و اموال به غنیمت گرفته شده» را نیز روشن ساخت. به ادعای یونس زیرک «در این فتوی راجع به جایز بودن جنگ با صفویان دلایل معقولی مطرح شده بود. در فرمان پادشاه نیز اموری که رعایت آن ها الزامی است، برشمرده شده بود. »
از این رو، جنگی آغاز شد که به مدت دوازده سال به طول انجامید. در این سال ها ( ۹۹۸ تا ۹۸۶ ه‍. ق ) ، بخش های وسیعی از غرب و شمال غرب ایران از قفقاز تا آذربایجان و لرستان در معرض تهاجم ها مکرر قوای عثمانی قرار گرفت و به تصرف آن دولت درآمد. جنگ های دوازده ساله ایران و عثمانی که از دومین سال سلطنت شاه محمد خدابنده ( ۹۸۶ ه‍. ق ) آغاز شده بود، با کشتار مردم تبریز ( ۹۹۳ ه‍. ق ) به نقطه اوج رسید و در سومین سال سلطنت شاه عباس، با اعزام هیأتی و انجام مذاکراتی که منجر به عقد عهدنامه نصوح پاشا شد ( ۹۸۸ ه‍. ق ) ، پایان یافت.

جنگ ایران و عثمانی
منابع• https://fa.wikipedia.org/wiki/جنگ_ایران_و_عثمانی_(۱۵۹۰–۱۵۷۸)
جنگ ایران و عثمانی ( ۱۷۲۷–۱۷۲۳ ) زنجیره ای از درگیری ها میان ایران صفوی و امپراتوری عثمانی، بر سر کنترل سرزمین های باختری و شمال باختری ایران بود. در این دوران، کنترل پایتخت و برخی مناطق کشور در دست هوتکیان بود. در سال های پایانی پادشاهی صفویه، شورش اقوام ایرانی بیشتر و بیشتر شد. یکی از این اقوام که بپا خاستند پشتونها بودند. با سقوط اصفهان، مرزهای ایران مورد تاخت و تاز همسایگانی قرار گرفت که اوضاع آشفته و نابسامان را غنیمت می شمردند و به درون سرزمین ایران به پیش می راندند. این پیش روی مورد اعتراض جانشینان افغانی شاه سلطان حسین صفوی قرار گرفت و به رخ دادن جنگ هایی انجامید.
...
[مشاهده متن کامل]

هوتکیان تیره ای افغان بودند که با بهره وری از ضعف بسیار، درگیری های داخلی و فتنه های سلطنتی زمانِ شاه سلطان حسین، توانستند بر ایران از ۱۷۲۲ تا ۱۷۲۹ چیره شوند.
صفویان که زمانی نیرومندترین دشمن عثمانیان بودند، از سال های پایانی سده ۱۷ به دلیل به تخت نشستن پادشاهان بی کفایت و درگیری های داخلی به شدت در حال ضعیف شدن بودند.
فرمانروایی هوتکی در سال ۱۷۰۹ از سوی پشتونهای غلزایی پایه گذاری شد. آنها تونستند در برابر اربابان صفوی خود انقلابی موفق را راهبری کنند.
هنگام فروپاشی صفویان، عثمانیها و روسها از انحطاط ایران برای به چنگ آوردن سرزمینهای مرزی استفاده کردند.
بی درنگ پس از سرنگونی اصفهان، روسها در زمان پتر کبیر ، سرزمینهایی در شمال باختری ایران شامل بخشهایی از داغستان و جمهوری آذربایجان و همچنین نقاطی از ایران امروزی مانند گیلان و استرآباد را تصرف کردند.
عثمانیها هم به سرزمینهای صفوی یورش بردند و به بخشهایی از غرب ایران چیره شدند. با پیمان استانبول ( ۱۷۲۴ ) عثمانیها و روسها توافق به تقسیم مناطق تصرف شده کردند. در این میان اشرف افغان که خود را وارث تاج و تخت ایران میدانست خواهان بازگرداندن مناطق متصرفه بود ولی عثمانیها به جنگهای خود در آذربایجان ادامه دادند. اشرف افغان باشنیدن هدف عثمانیها مبنی بر بازگرداندن شاه سلطان حسین به تخت پادشاهی ایران ( بعنوان شاه دست نشانده ) وی را کشت و سرش را برای عثمانیها فرستاد. سپس او برج و باروی شهر را بهبود بخشید و برای دیدار با سپاه ترک به راه افتاد. در ۲۰ نوامبر ۱۷۲۶ آنها را در خرم آباد در جنوب همدان شکست داد. ای پیروزی عمدتاً دستاورد نفوذ افغان ها در صفوف سربازان عثمانی توسط عوامل تحریک کننده ای بود که بر ایمان سُنّی مشترک ترکها و افغانها تاکید داشت. بدین صورت که نفوذی ها از جنگ برادرانه تاسف میخوردند و خواستار یکپارچگی در برابر دشمن یگانه یعنی ایرانیهای بدعت گذار بودند. این راهبرد بویژه باعث کاهش سواره نظام کُـــرد شد. اشرف که ترجیح می داد بیشتر از این پیشروی نکند، مذاکرات با عثمانیها را آغاز کرد که به امضای پیمان صلحی نامــــوَر به پیمان همدان در اکتبر ۱۷۲۷ انجامید. افغانها بدون داشتن تجربه قبلی دیپلماسی یا فرمان راندن به یک ملت، پیمانی بستند که بر پایه آن فرمانروایی عثمانیها بر بخشهای باختری و شمال باختری ایران تثبیت شد و اشرف از ادعاهای ارضی خود دست برداشت، در برابر، عثمانی اشرف را بعنوان شاه ایران برسمیت شناخت و حق ضرب سکه و فرستادن سالیانه کاروانهای زیارتی به مکه را برای هوتکیان محفوظ داشت.

جنگ ایران و عثمانی
منابع• https://fa.wikipedia.org/wiki/جنگ_ایران_و_عثمانی_(۱۷۲۷–۱۷۲۳)

بپرس