جنک

لغت نامه دهخدا

جنک. [ ج ُ ] ( معرب ، اِ ) سازی است از ابزار و آلات طرب و معرب جبک ( ؟ ) فارسی است. ج ، جنوک. ( اقرب الموارد ). شاید معرب چنگ فارسی باشد. از آلات و ابزار طرب است. در کتاب تعریف آمده : آلتی است جدید و دارای نغماتی دلنوازکه در لطف و خوبی مشابه عود ولی شکل آن با شکل عود مباین است ، سر آن بطرف پایین مایل است ، گویند به جنک گفته شد که آیا نغمه دلنوازتر از تو شنیده شده است گفت آری و اراده کرد عود را. ( صبح الاعشی ج 2 ص 144 ).

فرهنگ فارسی

سازی است از ابزار و آلات طرب و معرب جبک فارسی است .

پیشنهاد کاربران

در زبان لری به معنی لباس هسا
تاج وتخت پادشاهی

بپرس