کسبی باز. [ ک َ ] ( نف مرکب ) روسپی باره و زناکار. ( ناظم الاطباء ) .
کسی که هر کاری میکند که به فرد سبکی دست یازد.
شده تمام افراد را زیر پای خود له کند. همون حیزه. کسی که عقلش داده دست وسط دو لنگش. اون براش تصمیم میگیره. رسوا هم میشه. از اونجا که به جنده علاقه داره روی جنده داره دست بردار هم نیست.
شده تمام افراد را زیر پای خود له کند. همون حیزه. کسی که عقلش داده دست وسط دو لنگش. اون براش تصمیم میگیره. رسوا هم میشه. از اونجا که به جنده علاقه داره روی جنده داره دست بردار هم نیست.
نشمه باز ( گویش تهرانی )
چوچوله بهم زن . [ ل َ /ل ِ ب ِ هََ زَ ] ( نف مرکب ) خانم باز. متمایل به معاشرت و خفت و خیز با زنان بدکاره و این ترکیب از تصنیفی در همین زمینه اقتباس شده است که گوید :
علی چینی بندزنم من
چوچوله بهم زنم من .
( فرهنگ لغات عامیانه تألیف سیدمحمدعلی جمال زاده ) .
علی چینی بندزنم من
چوچوله بهم زنم من .
( فرهنگ لغات عامیانه تألیف سیدمحمدعلی جمال زاده ) .