جنجالی

/janjAli/

مترادف جنجالی: غوغایی، هوچی

معنی انگلیسی:
alarmist, contentious, rambunctious, rowdy

فرهنگ فارسی

( صفت ) کسی که جنجال بر پا کند آنکه داد و فریاد کند.

فرهنگ معین

( ~. ) (ص نسب . ) ۱ - کسی که جنجال برپا کند، آن که داد و فریاد کند. ۲ - پرسر و صدا.

فرهنگ عمید

کسی که دادوفریاد، آشوب و جنجال برپا کند، آشوبگر.

پیشنهاد کاربران

قدیم دستگاهی شبیه دیسک کشاورزی به پشت گاوهای خرمنکوب می بستندچون قطعات چوبی بودواصطکاک زیاد داشت بسیارسروصدا بلند می شد. جنجال نماد سر وصدا بود.
کسی که جنجال به پا کند، پر سرو صدا
بحث برانگیز
قابل توجه
یه کار عجیب شگفت انگیز
کسی که غوغایی به پاکند
اشوبگر
آشوبگر

بپرس