فرهنگ عمید
۲. [مجاز] فرعی، غیراصلی، جانبی: فعالیت های جنبی نمایشگاه.
مترادف ها
کنار، مجاور، مابعد، اینده، دیگر، بعد، جنبی، زیرین، پهلویی، نزدیک ترین
عرضی، جنبی، ضلعی، افقی، پهلویی، جانبی، واقع در خط افقی
پیرامونی، جنبی
خارجی، پیرامونی، جنبی، دوره ای، ثانوی، وابسته به محیط
جنبی، پهلویی