*البته آقای ابداله املای درستش humor هست.
یعنی عدم توانایی روبرو شدن با واقعیت
یعنی با جنبه است
اصلا این معنا رفتی به بی جنبگی نداره.
Have a ( good ) sense of humer با جنبه بودن
Have no sense of humer بی جنبه بودن
To be an entertainer اهل شوخی بودن
My sister is sensitive to criticism.
یعنی خواهر من نسبت به انتقاد حساس است . به عبارتی جنبه انتقاد ندارد.
... [مشاهده متن کامل]
اگه منظور وقتیه که شخص در موقعیت خاص جوگیر می شه : impulsive
بی جنبه در برابر انتقادات : thin - skinned
اگه منظور از بی جنبه، نازک نارنجی باشه : touchy
Have no sense of humer بی جنبه بودن
To be an entertainer اهل شوخی بودن
یعنی خواهر من نسبت به انتقاد حساس است . به عبارتی جنبه انتقاد ندارد.
... [مشاهده متن کامل]
اگه منظور وقتیه که شخص در موقعیت خاص جوگیر می شه : impulsive
بی جنبه در برابر انتقادات : thin - skinned
اگه منظور از بی جنبه، نازک نارنجی باشه : touchy