جنبش حقوق ناشنوایان ( به انگلیسی: deaf rights movement ) ، دربرگیرنده یک سلسله جنبش های اجتماعی پیرامون حقوق معلولان و جنبش های تنوع فرهنگی است که ناشنوایان و کم شنوایان را تشویق می کنند تا جامعه را به سوی موضع احترام برابر برایشان بکشاند. آنچه این جنبش را به پیش می راند، تأیید این موضوع است که افراد ناشنوا یا کم شنوا حق دارند به هر آن چیزی دست یابند که افراد شنوا دست یافته اند. ایجاد سیستم آموزشی برای تدریس ناشنوایان یکی از اولین دست آوردهای این جنبش بود. زبان اشاره و پیوند صدف گوش نیز روی جامعه ناشنوایان تأثیرات گسترده ای داشته است. همه این دست آوردها، جوانبی بودند که راه را بروی ناشنوایان هموار کرده و باعث شدند تا آن ها جنبش حقوق ناشنوایان را راه اندازی نمایند.
... [مشاهده متن کامل]
شفاهی گرایی روی تدریس شاگردان ناشنوا از طریق روش های ارتباطی شفاهی به جای زبان اشاره، تمرکز دارد.
در برابر روش شفاهی تدریس اطفال ناشنوا از طریق گفتار، لب خوانی و استفاده محدود یا عدم استفاده از زبان اشاره در صنوف، مخالفت های شدیدی در میان جامعه ناشنوایان وجود دارد. هدف این روش، تسهیل مدغم شدن اطفال ناشنوا در جامعه شنوایان بوده اما مزایای آموزش در چنین محیطی قابل بحث است. استفاده از زبان اشاره به هویت ناشنوایان نیز محوری بوده و تلاش برای محدودسازی کاربرد آن به مثابه تهاجم تلقی می شود.
والدین اطفال ناشنوا این فرصت را دارند تا فرزندان شان را با مکاتب ناشنوایان، که سرفصل درسی آن به زبان اشاره آمریکایی است، بفرستند. اولین مکتب برای آموزش افراد ناشنوا، «آسایشگاه کونکتیکت برای آموزش و راهنمایی افراد ناشنوا و لال» بود که در ۱۵ آوریل ۱۸۱۷ میلادی گشایش یافت. این آسایشگاه نهاد تدریسی مختلط بوده و بعداً به «مدرسه آمریکایی برای ناشنوایان» تغییر نام یافت و از سوی دولت فدرال تأمین بودجه می شد تا در حوالی کشور نهادهای برای ناشنوایان بسازد. بسیاری از معلمان این مدارس زنان بودند، زیرا بر اساس PBS و تحقیقی که برای فیلم «از میان چشمان ناشنوا» انجام شده بود، زنان به دلیل حوصله در انجام کارهای تکراری، گزینه بهتری بودند. مدرسه آمریکایی برای ناشنوایان بر اساس مدل بریتانیایی تدریس برای افراد ناشنوا بنیان نهاده شد و در مطالعه، نویسندگی، تاریخ، ریاضی و مطالعات پیشرفته انجیل، دستورالعمل هایی را تدوین کردند.


... [مشاهده متن کامل]
شفاهی گرایی روی تدریس شاگردان ناشنوا از طریق روش های ارتباطی شفاهی به جای زبان اشاره، تمرکز دارد.
در برابر روش شفاهی تدریس اطفال ناشنوا از طریق گفتار، لب خوانی و استفاده محدود یا عدم استفاده از زبان اشاره در صنوف، مخالفت های شدیدی در میان جامعه ناشنوایان وجود دارد. هدف این روش، تسهیل مدغم شدن اطفال ناشنوا در جامعه شنوایان بوده اما مزایای آموزش در چنین محیطی قابل بحث است. استفاده از زبان اشاره به هویت ناشنوایان نیز محوری بوده و تلاش برای محدودسازی کاربرد آن به مثابه تهاجم تلقی می شود.
والدین اطفال ناشنوا این فرصت را دارند تا فرزندان شان را با مکاتب ناشنوایان، که سرفصل درسی آن به زبان اشاره آمریکایی است، بفرستند. اولین مکتب برای آموزش افراد ناشنوا، «آسایشگاه کونکتیکت برای آموزش و راهنمایی افراد ناشنوا و لال» بود که در ۱۵ آوریل ۱۸۱۷ میلادی گشایش یافت. این آسایشگاه نهاد تدریسی مختلط بوده و بعداً به «مدرسه آمریکایی برای ناشنوایان» تغییر نام یافت و از سوی دولت فدرال تأمین بودجه می شد تا در حوالی کشور نهادهای برای ناشنوایان بسازد. بسیاری از معلمان این مدارس زنان بودند، زیرا بر اساس PBS و تحقیقی که برای فیلم «از میان چشمان ناشنوا» انجام شده بود، زنان به دلیل حوصله در انجام کارهای تکراری، گزینه بهتری بودند. مدرسه آمریکایی برای ناشنوایان بر اساس مدل بریتانیایی تدریس برای افراد ناشنوا بنیان نهاده شد و در مطالعه، نویسندگی، تاریخ، ریاضی و مطالعات پیشرفته انجیل، دستورالعمل هایی را تدوین کردند.

