جنبش جنگل، نهضت جنگل یا قیام جنگل ( ۱۲۹۳ – ۱۳۰۰ ) ، جنبشی سیاسی همراه با مبارزهٔ مسلحانه در ایران بود که در پی انقلاب مشروطه، به رهبری میرزا کوچک خان جنگلی در پاسخ به زوال سیاسی به وجود آمده از پیدایش جنگ جهانی اول و اشغال ایران به دست نیروهای روس، انگلیسی و عثمانی شکل گرفت و به مبارزهٔ مسلحانه ضد ارتش خارجی داخل خاک ایران و بریگاد قزاق، که زیر دست افسران روسی تعلیم و تربیت شده بودند، پرداخت. آنچه روشن است تعداد زیادی از انقلابی های جنگل در درگیری های مسلحانه با لشگرهای انگلیس، روسیه و ارتش سلطنتی قاجار کشته شدند.
... [مشاهده متن کامل]
جنگ جهانی اول و پادرمیانی انگلیس و روسیه تزاری در آن و ناتوانی شدید حکومت مرکزی ایران در اثر فقدان حمایت های خارجی، فضای سیاسی و اجتماعی آماده ای را برای ایجاد و رشد حرکت های مردمی به وجود آورد. در این فضای آماده، جنبش جنگل در شهریور ۱۲۹۳ شمسی ( اوت ۱۹۱۴ ) شکل گرفت و در مدتی کوتاه نه تنها در گیلان، بلکه در اکثر نقاط ایران با استقبال مردم روبرو شد و روزبه روز بر توان نظامی آن افزود، به طوری که به خطری جدّی برای سیاست استعماری انگلیس در منطقه تبدیل شد. میرزا و یارانش نشریه ای نیز به نام جنگل منتشر می نمودند که در مجموع در سه دوره مجزای انتشارش مشتمل بر ۳۹ شماره شد.
در ژوئیه ۱۹۰۹ پس از تعطیلی مجلس در دوره محمدعلی شاه و به توپ بستن مجلس، مجاهدان مشروطه خواه گیلانی و بختیاری به سوی پایتخت روان شدند و با فتح تهران به همراه عشایر بختیاری، نظام مشروطه را باز در ایران مستقر کردند و سپهدار اعظم تنکابنی، فرمانده مشروطه خواهان گیلانی نیز صدراعظم ایران شد.
پس از سرکوب مشروطه خواهان در ۱۹۱۱، سیاست روسیه نشان می دهد که این کشور تمایل داشت کنترل بلند مدت خود بر استان های شمالی ایران را تضمین نماید. روس ها زمین های زیادی را از ایرانیان خریدند و قرار بود سیاست اسکان دهقانان روس در قفقاز به ایران گسترش یابد. صادرات روسیه دو برابر شد و کنسول روسیه برای دولتش مالیات جمع آوری می کرد. نقطه اتکای قدرت روسیه ارتش بود و در مجموع سیاست روسیه در گیلان را می توان شامل دیپلماسی اندک و قوای قهریه ای دانست که روسیه از طریق آن کنترل تقریباً همه امورات گیلان را در دوره بحران از ۱۹۱۱ تا ۱۹۱۴ در دست داشت. ظهور جنگ مشکلات جدیدی پدیدآورد. روس ها نیروهایشان را در مرز با عثمانی در قفقاز متمرکز و قوای اشغالگر خود را از شمال ایران جابجا کردند. به علاوه، به مسئولان روس سفارش شد سیاست ملایم تری را در خصوص مردم ناراضی اتخاذ کند. دولت گیلان در ۱۹۱۴ که قوای روس به مقصد قفقاز عزیمت کردند کاملاً فرو پاشید. آشوب ایجاد شد و حکام قاجاری از به پا داشتن قانون و اجرای فرمان بدون محافظت ارتش روسیه سرباز زدند. نافرمانی به اشکال ملایم شروع شد. اعتراض هایی به اربابان و مأموران دولت روسیه وجود داشت و اعتصاب های صنعتی شکل می گرفت؛ ولی در آغاز ۱۹۱۵ گیلان صحنه ناآرامی گسترده بود. دهقانان و پیشه وران شهرنشین علیه چند صد سرباز روس باقی مانده آتش می گشودند، در حالی که سربازان بیشتری به جبهه قفقاز فراخوانده می شدند. گروهی از سیاستمداران، برای سامان بخشیدن به اوضاع کشور سازمانی به نام اتحاد اسلام را تأسیس کردند. میرزا کوچک خان در تهران با این گروه در تماس بود. او برای ایجاد یک پایگاه نظامی و مبارزه چریکی مخفیانه به گیلان رفت و نخستین پایگاه جنگ چریکی دهقانی را به همراه هفت نفر دیگر از جمله احمد کسمایی، دکتر حشمت، و میرزا حسین کسمایی در کسما ایجاد کرد. به تدریج دهقانان و زحمتکشان شهری و بخش از روشنفکران جذب جنبش شدند. میرزا کوچک که از فرماندهان جوان نیروی انقلابی بود که تهران را فتح کرد و دو سال بعد مجبور تبعید شد. او در اواخر زمستان ۱۹۱۵ به گیلان برگشت و فعالیت های جنگلی ها شروع شد. اولین گروه آنان به جنگل های گیلان رفت و اعلام کرد که قصد دارد گیلان را از وجود ارتش روسیه آزاد کند. جنگلی ها به سرعت با محاکمه و اعدام مجرمان، خود را از دیگر گروه ها متمایز کردند. آنها با دزدیدن یا جریمه کردن افراد متمول مخارج خود را تأمین می کردند. آنها در معامله با دهقانان محتاط بودند که همه هزینه ها را بپردازند و منصف باشند. اولین عملیات شناخته شده جنگلی ها در اکتبر ۱۹۱۵ هنگامی که حاکم رشت برای جلوگیری از نزدیک شدن جنگلی ها به رشت، زمینداری به نام عبدالرزاق شفتی را به صدارت پسیخان گماشت شکل گرفت. سپس مردان شفتی مورد حمله جنگلی ها قرار گرفتند و شکست خوردند. آنها که زنده ماندند به طور پراکنده به رشت گریختند. سپس به زمیندار بزرگ دیگری، شجاع الدیوان برادر ضرغام السلطنه نفر داده و به جنگل های فومن اعزام شد که در دو موقعیت شکست خورد و مردانش خلع سلاح شدند. در این زمان، که تهران در آستانه افتادن به دست آلمان بود، رشت مرکز اصلی ارتش روسیه شده بود و هزاران سرباز مستمراً از این شهر در راهشان از باکو به قزوین که عملیات علیه مهاجرین باید به سوی آن هدایت می شد گذر می کردند. هنگامی که روس ها به رشت بازگشتند و مستقر شدند، نیرویی از ۵۵۰ سرباز روس و ۵۰ مرد از بریگاد قزاق برای سرکوب جنگلی ها اعزام شدند. مأموریت شدیداً شکست خورد و جنگلی ها پیروز شدند.
... [مشاهده متن کامل]
جنگ جهانی اول و پادرمیانی انگلیس و روسیه تزاری در آن و ناتوانی شدید حکومت مرکزی ایران در اثر فقدان حمایت های خارجی، فضای سیاسی و اجتماعی آماده ای را برای ایجاد و رشد حرکت های مردمی به وجود آورد. در این فضای آماده، جنبش جنگل در شهریور ۱۲۹۳ شمسی ( اوت ۱۹۱۴ ) شکل گرفت و در مدتی کوتاه نه تنها در گیلان، بلکه در اکثر نقاط ایران با استقبال مردم روبرو شد و روزبه روز بر توان نظامی آن افزود، به طوری که به خطری جدّی برای سیاست استعماری انگلیس در منطقه تبدیل شد. میرزا و یارانش نشریه ای نیز به نام جنگل منتشر می نمودند که در مجموع در سه دوره مجزای انتشارش مشتمل بر ۳۹ شماره شد.
در ژوئیه ۱۹۰۹ پس از تعطیلی مجلس در دوره محمدعلی شاه و به توپ بستن مجلس، مجاهدان مشروطه خواه گیلانی و بختیاری به سوی پایتخت روان شدند و با فتح تهران به همراه عشایر بختیاری، نظام مشروطه را باز در ایران مستقر کردند و سپهدار اعظم تنکابنی، فرمانده مشروطه خواهان گیلانی نیز صدراعظم ایران شد.
پس از سرکوب مشروطه خواهان در ۱۹۱۱، سیاست روسیه نشان می دهد که این کشور تمایل داشت کنترل بلند مدت خود بر استان های شمالی ایران را تضمین نماید. روس ها زمین های زیادی را از ایرانیان خریدند و قرار بود سیاست اسکان دهقانان روس در قفقاز به ایران گسترش یابد. صادرات روسیه دو برابر شد و کنسول روسیه برای دولتش مالیات جمع آوری می کرد. نقطه اتکای قدرت روسیه ارتش بود و در مجموع سیاست روسیه در گیلان را می توان شامل دیپلماسی اندک و قوای قهریه ای دانست که روسیه از طریق آن کنترل تقریباً همه امورات گیلان را در دوره بحران از ۱۹۱۱ تا ۱۹۱۴ در دست داشت. ظهور جنگ مشکلات جدیدی پدیدآورد. روس ها نیروهایشان را در مرز با عثمانی در قفقاز متمرکز و قوای اشغالگر خود را از شمال ایران جابجا کردند. به علاوه، به مسئولان روس سفارش شد سیاست ملایم تری را در خصوص مردم ناراضی اتخاذ کند. دولت گیلان در ۱۹۱۴ که قوای روس به مقصد قفقاز عزیمت کردند کاملاً فرو پاشید. آشوب ایجاد شد و حکام قاجاری از به پا داشتن قانون و اجرای فرمان بدون محافظت ارتش روسیه سرباز زدند. نافرمانی به اشکال ملایم شروع شد. اعتراض هایی به اربابان و مأموران دولت روسیه وجود داشت و اعتصاب های صنعتی شکل می گرفت؛ ولی در آغاز ۱۹۱۵ گیلان صحنه ناآرامی گسترده بود. دهقانان و پیشه وران شهرنشین علیه چند صد سرباز روس باقی مانده آتش می گشودند، در حالی که سربازان بیشتری به جبهه قفقاز فراخوانده می شدند. گروهی از سیاستمداران، برای سامان بخشیدن به اوضاع کشور سازمانی به نام اتحاد اسلام را تأسیس کردند. میرزا کوچک خان در تهران با این گروه در تماس بود. او برای ایجاد یک پایگاه نظامی و مبارزه چریکی مخفیانه به گیلان رفت و نخستین پایگاه جنگ چریکی دهقانی را به همراه هفت نفر دیگر از جمله احمد کسمایی، دکتر حشمت، و میرزا حسین کسمایی در کسما ایجاد کرد. به تدریج دهقانان و زحمتکشان شهری و بخش از روشنفکران جذب جنبش شدند. میرزا کوچک که از فرماندهان جوان نیروی انقلابی بود که تهران را فتح کرد و دو سال بعد مجبور تبعید شد. او در اواخر زمستان ۱۹۱۵ به گیلان برگشت و فعالیت های جنگلی ها شروع شد. اولین گروه آنان به جنگل های گیلان رفت و اعلام کرد که قصد دارد گیلان را از وجود ارتش روسیه آزاد کند. جنگلی ها به سرعت با محاکمه و اعدام مجرمان، خود را از دیگر گروه ها متمایز کردند. آنها با دزدیدن یا جریمه کردن افراد متمول مخارج خود را تأمین می کردند. آنها در معامله با دهقانان محتاط بودند که همه هزینه ها را بپردازند و منصف باشند. اولین عملیات شناخته شده جنگلی ها در اکتبر ۱۹۱۵ هنگامی که حاکم رشت برای جلوگیری از نزدیک شدن جنگلی ها به رشت، زمینداری به نام عبدالرزاق شفتی را به صدارت پسیخان گماشت شکل گرفت. سپس مردان شفتی مورد حمله جنگلی ها قرار گرفتند و شکست خوردند. آنها که زنده ماندند به طور پراکنده به رشت گریختند. سپس به زمیندار بزرگ دیگری، شجاع الدیوان برادر ضرغام السلطنه نفر داده و به جنگل های فومن اعزام شد که در دو موقعیت شکست خورد و مردانش خلع سلاح شدند. در این زمان، که تهران در آستانه افتادن به دست آلمان بود، رشت مرکز اصلی ارتش روسیه شده بود و هزاران سرباز مستمراً از این شهر در راهشان از باکو به قزوین که عملیات علیه مهاجرین باید به سوی آن هدایت می شد گذر می کردند. هنگامی که روس ها به رشت بازگشتند و مستقر شدند، نیرویی از ۵۵۰ سرباز روس و ۵۰ مرد از بریگاد قزاق برای سرکوب جنگلی ها اعزام شدند. مأموریت شدیداً شکست خورد و جنگلی ها پیروز شدند.