جناغ

/jenAq/

معنی انگلیسی:
sternum, wishing - bone

لغت نامه دهخدا

جناغ. [ ج َ ] ( اِ ) استخوانی که قفسه سینه را در خط وسط و جلو محدودمیکند و 7 زوج دنده های حقیقی قفسه سینه از طرفین بوسیله غضروفهای دنده یی به آن متصل میشوند و در قسمت انتهایی آن نیز 3 زوج دنده های کاذب بوسیله غضروفشان بغضروف دنده های بالاتر متصل میشوند. استخوانی است خنجری شکل و فرد و طویل که در قسمت قدامی و میانی قفسه سینه قرار دارد. در تداول با کسر اول تلفظ کنند. || استخوانی که جلو سینه مرغ است. || استخوانی بشکل V در مرغ که توسط آن شرطبندی کنند. ( فرهنگ فارسی معین ). || شرطی و گروی که دو کس با هم بندند. ( فرهنگ فارسی معین ) ( برهان ).

جناغ. [ ج ُ ] ( اِ ) دامنه زین اسب باشد که بعربی یون خوانند. ( برهان ). غاشیه زین که اکثر از پوست پلنگ سازند. || نوعی از اسباب زایده زین باشدکه برای زینت نقاشی کنند، و بجای حرف آخر قاف هم آمده است. ( برهان ) ( آنندراج ) ( شرفنامه منیری ). و آنرابپارسی پون گویند و صاحب جهانگیری و برهان که یون را عربی دانسته اند خطا کرده اند، علی ای حال جناغ بمعنی استخوان سینه مرغ و حیوان است و چون سینه زین بهمان شکل است جناغ زین گفته اند. ( آنندراج ) :
همه تفاخر آنها بجود و دانش بود
همه تفاخر اینها بغاشیه ست و جناغ.
منجیک.
|| تسمه رکاب. ( برهان ). || سه پایه ای که علما دستاویز بر او نهند. ( حاشیه برهان چ معین ) ( لغت فرس 236 ).

فرهنگ فارسی

استخوان جلوسینه مرغ که بشکل۷است
( اسم ) ۱- استخوانی که در قفس. سینه را در خط وسط و جلو محدود میکند و ۷ زوج دنده های حقیقی قفس. سینه از طرفین بوسیل. غضروفهای دنده ای به آن مفصل میشوند و در قسمت انتهایی آن نیز ۳ زوج دنده های کاذب بوسیل. غضروفشان بغضروف دنده های بالاتر مفصل میشوند. استخوانی است خنجری شکل و فرد و طویل که در قسمت قدامی و میانی قفس. سینه قرار دارد. یا ققس. سینه . ۲- استخوانی که جلو سین. مرغ است . ۳- استخوانی بشکل در مرغ که توسط آن شرط بندی کنند. ۴- شرطی و گروی که دو کس با هم بندند جناب .

فرهنگ معین

(ج ) (اِ. ) ۱ - استخوانی به شکل عدد ۷ که جلوی سینة مرغ قرار دارد، استخوانی در جلو سینة انسان که از پایین به دنده ها و در بالا به استخوان های ترقوه وصل می شود. ۲ - سه پایه . ۳ - شرط و گروی که دو کس با هم بندند، جناب .

فرهنگ عمید

۱. استخوانی باریک و مسطح که در بدن انسان در جلو سینه قرار دارد و هفت زوج از دنده ها به آن اتصال دارند و در قسمت بالا به دو استخوان ترقوۀ راست و چپ متصل است.
۲. استخوانی دوشاخه به شکل ۷ در جلو سینۀ مرغ که در شرط بندی می شکنند.
* جناغ شکستن: (مصدر لازم ) [مجاز] شرط بندی کردن دو تن با شکستن جناغ مرغ، به این صورت که هر کس شرط را فراموش کرد و چیزی از دست طرف گرفت شرط بندی را باخته است.
تختۀ دوشاخۀ زین اسب و دامنۀ زین اسب: همه تفاخر آن ها به جود و دانش بود / همه تفاخر این ها به غاشیه ست و جناغ (منجیک: شاعران بی دیوان: ۲۳۴ ).

گویش مازنی

/jenaagh/ استخوان سینه ی پرنده - استعاره از: توانایی و قدرت

دانشنامه عمومی

جـِناغ ( به لاتین: استرنوم Sternum ) استخوانی است خنجری شکل و تَکی و طویل که در بخش پیشین و میانی قفسهٔ سینه قرار دارد و غضروف های دنده ای از دو طرف به آن متصل شده اند. همچنین استخوان ترقوه به قسمت فوقانی آن ( دسته ) متصل می شود. این استخوان دارای طولی در حدود ۱۵ تا ۲۰ سانتی متر است.
این استخوان صاف در قسمت جلوی قفسه سینه قرار دارد و دنده ها را به غضروف متصل می کند. جناغ بخشی از قفسه دنده است و مجموعه ای از استخوان ها است که از قلب و شش ها در برابر آسیب محافظت می کند.
جناغ، قفسهٔ سینه را در خط وسط و جلو محدود می کند و هفت جفت دنده های حقیقی قفسهٔ سینه از طرفین به وسیلهٔ غضروف های دنده ای به آن متصل می شوند و در قسمت انتهایی آن نیز سه جفت دنده های کاذب به وسیلهٔ غضروفشان به غضروف دنده های بالاتر متصل می شوند. [ ۱]
به استخوان جلو سینهٔ مرغ نیز جناغ می گویند. این استخوان به شکل V است و با آن شرط بندی می کنند که به این کار جناغ شکستن گفته می شود. [ ۲]
استخوان جناغ انسان خود از اتصال سه قسمت تشکیل شده است:
دسته:[ ۳] پهن ترین و قوی ترین بخش جناغ سینه است و به استخوان ترقوه، غضروف دنده اول و نیمی از غضروف دنده دوم، متصل می گردد. بخش فوقانی دسته را بریدگی بالاجناغی یا بریدگی ژوگولار می گویند.
تنه:[ ۴] بلندترین بخش جناغ سینه است که در کناره های طرفی دارای یک نیم بریدگی در بالا ( محل اتصال غضروف دنده ای دوم ) ، یک نیم بریدگی در پایین ( محل اتصال غضروف دنده ای هفتم ) و چهار بریدگی در حد واسط این دو ( محل اتصال غضروف های دنده ای ۳ تا ۶ ) می باشد. در محل مفصل شدن تنه و دسته جناغ، زاویه ای به نام زاویه جناغی[ ۵] یا زاویه لوئیس قرار گرفته است که مقداری به جلو تحدب دارد و دنده دوم سینه نیز به کناره آن از دو طرف متصل می گردد.
زائده خنجری:[ ۶] زائده کوچک خنجر مانندی است که در بخش تحتانی جناغ سینه قرار دارد. این زائده از جنس غضروف بوده و با یک مفصل ثابت به جناغ متصل شده است. در افراد مسن تمام این زائده یا بخش هایی از آن که نزدیک به تنه هستند؛ استخوانی می شوند.
درد جناغ سینه درد یا ناراحتی در ناحیه قفسه سینه است که شامل استخوان قفسه سینه و غضروف هایی است که آن را به دنده ها متصل می کند. جناغ در نزدیکی قلب واقع شده است، بنابراین بسیاری از افرادی که درد در جناغ را احساس می کنند ممکن است آن را با درد کلی قفسه سینه اشتباه بگیرند.
عکس جناغعکس جناغعکس جناغعکس جناغعکس جناغ
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

دانشنامه آزاد فارسی

جِناغ (sternum)
جِناغ
جِناغ
جِناغ
استخوان سینه۱. استخوانی پهن و بزرگ، به طول ۱۵ تا ۲۰ سانتی متر در افراد بالغ، در جلو قفسۀ سینه۲، و متصل به دنده ها۳. این استخوان از قلب۴ و شش ها۵ محافظت می کند. هنگام جراحی قلب باز۶، برای دسترسی به ناحیۀ سینه، استخوان جناغ را به صورت طولی از وسط می برند. همۀ طول جناغ، از نزدیک گردن تا دیوارۀ حفره شکمی۷، زیر پوست لمس می شود. این استخوان در سه قسمت تشکیل شده است که عبارت اند از مانوبریم۸ (قسمت پهن فوقانی)، تنه۹، و زایدۀ خنجری۱۰ این سه قسمت با غضروف به هم متصل اند. زاویۀ جناغی۱۱، که مفصل بین مانوبریم و تنه است، روبه روی دومین دنده لمس می شود.
breastbonechestribsheartlungsopen-heart surgeryabdominal wallmanubriumbodyxiphod processsternal angle

مترادف ها

merrythought (اسم)
جناغ، استخوان جناغ

پیشنهاد کاربران

1_استخوان جناغ سینه
2_نمد یا بستری که در زیر زین اسب پهن میکنند و در قدیم از پوست پلنگ. درست میکردند
. . . اگر چه به جناغ و ارابه سوار بوده و اسب می تاخته. . .
سفرنامه میرزا ابوالحسن خان ایلچی به روسیه_حیرت نامه
جناب در ریخت جناغ
وجناغ در ریخت جناب
کار برد داشته است.
جناغ یا جناق در اصل ( جاناک ) واژه فارسی مرکب از دو واژه ( جا ؛ نای ) و پسوند ( ک ) که نای همان مجرای عبور هوا به ریه ها است و چون نای درست زیر این استخوان قرار دارد به جاناک و سپس جاناغ و امروزه جناغ تبدیل شده است
واژه پارسی استخوان" هفتی سینه"
بجای واژه بیگانه "جناق"

بپرس