جِناح، محمّدعلی (کراچی ۱۸۷۶ـ همان جا ۱۹۴۸)
جِناح، محمّدعلی
جِناح، محمّدعلی
جِناح، محمّدعلی
جِناح، محمّدعلی
(معروف به: «قائد اعظم») بنیانگذار و نخستین حاکم (حک: ۱۹۴۷ـ۱۹۴۸) پاکستان. در ۱۶سالگی برای تحصیل در رشتۀ حقوق به انگلستان رفت. در ۱۸۹۶، لیسانس وکالت و حقوق گرفت و با بازگشت به کشور به شغل وکالت پرداخت. جناح فعالیت های سیاسی خود را در ۱۹۰۶، با منشیگری مخصوص رئیس حزب کنگرۀ هند شروع کرد. وی مخالف شیوه های گاندی در راه کسب استقلال بود و به همین سبب در ۱۹۱۰، از حزب کنگره و اتحادیۀ حکومت محلی استعفا کرد. در ۱۹۱۰، نمایندۀ مسلمانان بمبئی در مجلس قانون گذاری سلطنتی شد. در ۱۹۱۳، نایب السلطنۀ هند، عضویت وی را در مجلس مذکور تا سه سال دیگر تمدید کرد. او در این مدت، رئیس شعبۀ اتحادیۀ حکومت ملی هند در بمبئی بود و به عضویت جبهۀ اسلامی درآمد و پس از سه سال رئیس این جبهه شد. در ۱۹۱۶، جناح توافق نامۀ لکهنو را میان دو قوم هندو و مسلمان منعقد کرد که عاملی مهم برای وحدت مسلمانان و هندوها بود. در همین سال، و نیز در ۱۹۲۰، رئیس حزب مسلم لیگ شد. پس از تیره شدن روابط میان هندوها و مسلمانان، جناح در ۱۹۲۸، برنامه ای در چهارده ماده برای تضمین حقوق اقلیت های هند، به ویژه مسلمانان، ترتیب داد، ولی جواهر لعل نهرو به شدت این پیشنهاد را رد کرد. هنگامی که اقبال لاهوری، در کنفرانس ۱۹۳۰ الله آباد، تشکیل دولت اسلامی مستقل از هندوها را خواستار شد، وی همچنان از وحدت یک دولت حمایت می کرد ولی بعد از سخت گیری های هندوها، با نظر اقبال همراه شد. جناح از ۱۹۳۱ تا ۱۹۳۴، در لندن به وکالت پرداخت، سپس به هند بازگشت و رهبر مسلمانان حزب مسلم لیگ شد. اقبال، سرانجام جناح را برای تأسیس یک کشور مستقل اسلامی در شمال غرب شبه قارۀ هند، متقاعد کرد. او در ۲۳ مارس ۱۹۴۰ در لاهور، تأسیس دولت پاکستان را برای مسلمانان خواستار شد و پس از تلاش های مجدانۀ وی، در ۱۴ اوت ۱۹۴۷ کشور پاکستان تأسیس شد و وی نیز به ریاست مجلس مؤسسان انتخاب شد.
جِناح، محمّدعلی
جِناح، محمّدعلی
جِناح، محمّدعلی
جِناح، محمّدعلی
(معروف به: «قائد اعظم») بنیانگذار و نخستین حاکم (حک: ۱۹۴۷ـ۱۹۴۸) پاکستان. در ۱۶سالگی برای تحصیل در رشتۀ حقوق به انگلستان رفت. در ۱۸۹۶، لیسانس وکالت و حقوق گرفت و با بازگشت به کشور به شغل وکالت پرداخت. جناح فعالیت های سیاسی خود را در ۱۹۰۶، با منشیگری مخصوص رئیس حزب کنگرۀ هند شروع کرد. وی مخالف شیوه های گاندی در راه کسب استقلال بود و به همین سبب در ۱۹۱۰، از حزب کنگره و اتحادیۀ حکومت محلی استعفا کرد. در ۱۹۱۰، نمایندۀ مسلمانان بمبئی در مجلس قانون گذاری سلطنتی شد. در ۱۹۱۳، نایب السلطنۀ هند، عضویت وی را در مجلس مذکور تا سه سال دیگر تمدید کرد. او در این مدت، رئیس شعبۀ اتحادیۀ حکومت ملی هند در بمبئی بود و به عضویت جبهۀ اسلامی درآمد و پس از سه سال رئیس این جبهه شد. در ۱۹۱۶، جناح توافق نامۀ لکهنو را میان دو قوم هندو و مسلمان منعقد کرد که عاملی مهم برای وحدت مسلمانان و هندوها بود. در همین سال، و نیز در ۱۹۲۰، رئیس حزب مسلم لیگ شد. پس از تیره شدن روابط میان هندوها و مسلمانان، جناح در ۱۹۲۸، برنامه ای در چهارده ماده برای تضمین حقوق اقلیت های هند، به ویژه مسلمانان، ترتیب داد، ولی جواهر لعل نهرو به شدت این پیشنهاد را رد کرد. هنگامی که اقبال لاهوری، در کنفرانس ۱۹۳۰ الله آباد، تشکیل دولت اسلامی مستقل از هندوها را خواستار شد، وی همچنان از وحدت یک دولت حمایت می کرد ولی بعد از سخت گیری های هندوها، با نظر اقبال همراه شد. جناح از ۱۹۳۱ تا ۱۹۳۴، در لندن به وکالت پرداخت، سپس به هند بازگشت و رهبر مسلمانان حزب مسلم لیگ شد. اقبال، سرانجام جناح را برای تأسیس یک کشور مستقل اسلامی در شمال غرب شبه قارۀ هند، متقاعد کرد. او در ۲۳ مارس ۱۹۴۰ در لاهور، تأسیس دولت پاکستان را برای مسلمانان خواستار شد و پس از تلاش های مجدانۀ وی، در ۱۴ اوت ۱۹۴۷ کشور پاکستان تأسیس شد و وی نیز به ریاست مجلس مؤسسان انتخاب شد.