جمهوری وایمار ( به آلمانی: Weimarer Republik ) با نام رسمی رایش آلمان ( به آلمانی:Deutsches Reich ) به دوره ای از تاریخ آلمان اشاره دارد که یک جمهوری پارلمانی فدرال بین سال های ۱۹۱۸ و ۱۹۳۳ بر این کشور حاکم بود. این دولت با نام جمهوری آلمان نیز شناخته می شد. اصطلاح «جمهوری وایمار» به شهر وایمار اشاره دارد. جایی که اولین دوره مجلس مؤسسان این دولت برای اولین بار در آنجا برگزار شد. اصطلاح «جمهوری وایمار» تا دهه ۱۹۳۰ رایج نبود.
... [مشاهده متن کامل]
چهار سال درگیری در جنگ جهانی اول از سال ۱۹۱۴ تا ۱۹۱۸ که خسارات فراوانی را برای آلمان به بار آورد، سرانجام باعث از پا افتادن آلمان شد و امپراتوری آلمان در نهایت از نیروهای متفقین درخواست آتش بس کرد. شکست قطعی آلمان در جنگ باعث بروز انقلاب آلمان و برکناری قیصر ویلهلم دوم شد. سپس جمهوری وایمار در ۹ نوامبر ۱۹۱۸ اعلام شد. از سال ۱۹۱۸ تا ۱۹۲۳، جمهوری وایمار بدلیل تحمیل پیمان ورسای توسط متفقین با مشکلات زیادی از جمله ابرتورم، افراط گرایی سیاسی ( با شبه نظامیان مدعی قدرت ) و همچنین روابط مشاجره انگیز با کشورهای پیروز جنگ جهانی اول روبرو بود. از سال ۱۹۲۴ تا ۱۹۲۹، به ثبات و شکوفایی نسبی دست یافت. این دوره را دهه بیست طلایی می نامند. به هر وجه، بحران اقتصادی جهانی که از اکتبر ۱۹۲۹ آغاز شد، آلمان را به شدت تحت تأثیر قرار داد که نهایتاً منجر به فروپاشی دولت ائتلاف شد. از مارس ۱۹۳۰، چندین صدراعظم با اختیارات اضطراری اعطا شده از سمت رئیس جمهور، حکومت کردند. این دوره با انتصاب آدولف هیتلر به عنوان صدراعظم در ۳۰ ژانویه ۱۹۳۳ پایان یافت.
کینه آلمانی ها نسبت به معاهده ورسای بسیار شدید بود. به ویژه در جناح راست سیاسی که خشم شدیدی نسبت به کسانی که این پیمان را امضا کرده و تسلیم آن شده بودند، وجود داشت. جمهوری وایمار بیشتر الزامات معاهده ورسای را برآورده کرد؛ اگرچه هرگز به طور کامل به شرایط خلع سلاح پایبند نبود و تنها قسمت اندکی از غرامت جنگ را پرداخت نمود. طبق پیمان لوکارنو، که در سال ۱۹۲۵ امضا شد، آلمان به سمت عادی سازی روابط با همسایگان خود حرکت کرد. این کشور مرزهای غربی را که از طریق پیمان ورسای ایجاد شده بود به رسمیت شناخت، اما مرزهای شرقی آن همچنان مورد مناقشه بود. در سال ۱۹۲۶ آلمان به جامعه ملل پیوست. از سال ۱۹۳۰ به بعد، رئیس جمهور پاول فن هیندنبورگ با اعطای اختیارات اضطراری، به حمایت از صدراعظم هاینریش برونینگ، فرانتس فون پاپن و ژنرال کورت فن اشلایشر پرداخت. رکود بزرگ، که در پی سیاست تورم زدایی صدراعظم برونینگ ایجاد شد، افزایش بیکاری را به دنبال داشت.
... [مشاهده متن کامل]
چهار سال درگیری در جنگ جهانی اول از سال ۱۹۱۴ تا ۱۹۱۸ که خسارات فراوانی را برای آلمان به بار آورد، سرانجام باعث از پا افتادن آلمان شد و امپراتوری آلمان در نهایت از نیروهای متفقین درخواست آتش بس کرد. شکست قطعی آلمان در جنگ باعث بروز انقلاب آلمان و برکناری قیصر ویلهلم دوم شد. سپس جمهوری وایمار در ۹ نوامبر ۱۹۱۸ اعلام شد. از سال ۱۹۱۸ تا ۱۹۲۳، جمهوری وایمار بدلیل تحمیل پیمان ورسای توسط متفقین با مشکلات زیادی از جمله ابرتورم، افراط گرایی سیاسی ( با شبه نظامیان مدعی قدرت ) و همچنین روابط مشاجره انگیز با کشورهای پیروز جنگ جهانی اول روبرو بود. از سال ۱۹۲۴ تا ۱۹۲۹، به ثبات و شکوفایی نسبی دست یافت. این دوره را دهه بیست طلایی می نامند. به هر وجه، بحران اقتصادی جهانی که از اکتبر ۱۹۲۹ آغاز شد، آلمان را به شدت تحت تأثیر قرار داد که نهایتاً منجر به فروپاشی دولت ائتلاف شد. از مارس ۱۹۳۰، چندین صدراعظم با اختیارات اضطراری اعطا شده از سمت رئیس جمهور، حکومت کردند. این دوره با انتصاب آدولف هیتلر به عنوان صدراعظم در ۳۰ ژانویه ۱۹۳۳ پایان یافت.
کینه آلمانی ها نسبت به معاهده ورسای بسیار شدید بود. به ویژه در جناح راست سیاسی که خشم شدیدی نسبت به کسانی که این پیمان را امضا کرده و تسلیم آن شده بودند، وجود داشت. جمهوری وایمار بیشتر الزامات معاهده ورسای را برآورده کرد؛ اگرچه هرگز به طور کامل به شرایط خلع سلاح پایبند نبود و تنها قسمت اندکی از غرامت جنگ را پرداخت نمود. طبق پیمان لوکارنو، که در سال ۱۹۲۵ امضا شد، آلمان به سمت عادی سازی روابط با همسایگان خود حرکت کرد. این کشور مرزهای غربی را که از طریق پیمان ورسای ایجاد شده بود به رسمیت شناخت، اما مرزهای شرقی آن همچنان مورد مناقشه بود. در سال ۱۹۲۶ آلمان به جامعه ملل پیوست. از سال ۱۹۳۰ به بعد، رئیس جمهور پاول فن هیندنبورگ با اعطای اختیارات اضطراری، به حمایت از صدراعظم هاینریش برونینگ، فرانتس فون پاپن و ژنرال کورت فن اشلایشر پرداخت. رکود بزرگ، که در پی سیاست تورم زدایی صدراعظم برونینگ ایجاد شد، افزایش بیکاری را به دنبال داشت.