[ویکی نور] جمل من أنساب الأشراف، یا «أنساب الأشراف»، تألیف احمد بن یحیی بلاذری (متوفای 279ق)، از بزرگ ترین آثار تاریخی برجای مانده از سده 3ق، است.
کتاب توسط سهیل زکار و ریاض زرکلی مورد تحقیق قرار گرفته است. أنساب الأشراف، یک دوره تاریخ سده اول هجری بر مبنای «انساب» عرب است و می توان گفت که چنین شیوه ای در تاریخ نگاری مسلمانان در سده 3ق، به گونه ای که بلاذری در این اثر در پیش گرفت، تکرار نشد.
در ابتدای کتاب مقدمه ای از سهیل زکار آمده که در آن به زندگی نامه بلاذری، آثار او و کیفیت تحقیق کتاب اشاره شده است.
کتاب با شرح مختصری از شجره عرب های نسل اسماعیل، از نوح تا قبایل اجداد قریش، آغاز می شود، سپس با سیره پیامبر اکرم و شرح احوال صحابه، خاندان بنی هاشم، مانند عباسیان و علویان و بنی عبدشمس و با شرح بیشتر درباره امویان و دیگر عشیره های قریش ادامه می یابد و با قبایل مُضَر، شامل تمام قیس، یعنی ذبیان، فرازه، عبس، سلیم و ثقیف پایان می یابد.
بلاذری در نوشتن انساب، از منابع ارزشمندی سود جسته است. کتاب هشام بن کلبی یکی از مراجع اصلی او بوده، ولی مهم ترین مأخذ او تاریخ الأشراف هیثم بن عدی است که اکنون در دست نیست.
نام کتاب أنساب الأشراف، به گونه های مختلفی در مآخذ آمده است و شاید مهم ترین دلیل آن، تلفیق میان اخبار و انساب در این اثر بزرگ باشد.
کتاب توسط سهیل زکار و ریاض زرکلی مورد تحقیق قرار گرفته است. أنساب الأشراف، یک دوره تاریخ سده اول هجری بر مبنای «انساب» عرب است و می توان گفت که چنین شیوه ای در تاریخ نگاری مسلمانان در سده 3ق، به گونه ای که بلاذری در این اثر در پیش گرفت، تکرار نشد.
در ابتدای کتاب مقدمه ای از سهیل زکار آمده که در آن به زندگی نامه بلاذری، آثار او و کیفیت تحقیق کتاب اشاره شده است.
کتاب با شرح مختصری از شجره عرب های نسل اسماعیل، از نوح تا قبایل اجداد قریش، آغاز می شود، سپس با سیره پیامبر اکرم و شرح احوال صحابه، خاندان بنی هاشم، مانند عباسیان و علویان و بنی عبدشمس و با شرح بیشتر درباره امویان و دیگر عشیره های قریش ادامه می یابد و با قبایل مُضَر، شامل تمام قیس، یعنی ذبیان، فرازه، عبس، سلیم و ثقیف پایان می یابد.
بلاذری در نوشتن انساب، از منابع ارزشمندی سود جسته است. کتاب هشام بن کلبی یکی از مراجع اصلی او بوده، ولی مهم ترین مأخذ او تاریخ الأشراف هیثم بن عدی است که اکنون در دست نیست.
نام کتاب أنساب الأشراف، به گونه های مختلفی در مآخذ آمده است و شاید مهم ترین دلیل آن، تلفیق میان اخبار و انساب در این اثر بزرگ باشد.
wikinoor: جمل_من_أنساب_الأشراف