جمع شده

/jam~Sode/

مترادف ها

accumulated (صفت)
جمع شده، متراکم، فراهم

aggregate (صفت)
جمع شده، متراکم، انبوه، بهم پیوسته، جمع امده

knotted (صفت)
جمع شده، دشوار، بر امده، گره دار، منگوله دار، ازدحام کرده، کلاله دار

فارسی به عربی

جمع , مجموع

پیشنهاد کاربران

بپرس