جمزه
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
پیشنهاد کاربران
جَمَزِه = در گویش شهرستانهای استان فارس به معنی به جایِ، دَر عَوضِ از کلمه جَمَزِه استفاده می کنند.
امروز من جَمَزِه شما رفتم سر کار یعنی به جای شما من امرور رفتم سر کار.
یک روز برایتان کار می کنم جَمَزِه آن روزی که مرا بردید به دکتر.
این سر قند جمزه طلبی که از من داشتید
امروز من جَمَزِه شما رفتم سر کار یعنی به جای شما من امرور رفتم سر کار.
یک روز برایتان کار می کنم جَمَزِه آن روزی که مرا بردید به دکتر.
این سر قند جمزه طلبی که از من داشتید