جمران
لغت نامه دهخدا
جمران. [ ] ( اِخ ) از قرای بلوک سرجام ، آبش از دو رشته قنات. تقریباً صدوده تن سکنه دارد. ( مرآت البلدان ج 4 ص 266 ).
فرهنگ فارسی
پیشنهاد کاربران
جمران
تلفظی دیگر از جامران است که به معنای ابگیری روان و به شکل جام است
جماران هم هم به جمران بسیار شبیه است
تلفظی دیگر از جامران است که به معنای ابگیری روان و به شکل جام است
جماران هم هم به جمران بسیار شبیه است